یادداشت مرضیه جلالی

مارش میرا: جاده مرگ - جاده زندگی
        بسم اللّه الرحمن الرحیم

قلبم درد گرفت 
با اینکه بارها و بارها از بوسنی خوانده بودم، اما این روایت از گروهی که سعی می‌کردند تو جاده مرگ خودشون رو به آزادی برسونن طور دیگه‌ای آدم رو تحت تأثیر قرار می‌ده.

شخصیت رهبر گروه رو دوست داشتم، و اما این کتاب نشون داد تمام افراد جنگ زده اندازه هم مقاوم و شجاع نیستن، و اینکه جنگ فقط صحنه‌های فداکاری و ایثار و ایستادگی نداره بلکه تسلیم، بی‌اعتمادی و خشم هم وجه‌ دیگه‌ای از جنگ هستن.
بعد از تموم شدن کتاب با خودم گفتم کاش طور دیگه‌ای تموم می‌شد ولی یکم بعد به این فکر کردم که چه فرقی می‌کنه کتاب چطور تموم بشه، واقعیت مگه غیر از چیزیه که تاریخ روایت می‌کنه؟ اینکه کتاب چطور تموم بشه تغییری  تو جنایت رخ داده ایجاد می‌کنه؟

(نگران نباشید چیزی اسپویل نشد)

قبل از خوندن کتاب پیشنهاد می‌شه کمی درباره سربرنیتسا، جنگ بوسنی و مارش میرا مطالعه کنید.
پ.ن: من نسخه صوتی این کتاب رو از طاقچه گوش کردم و خیلی راضی بودم.
      
39

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.