یادداشت مرضیه جلالی
1404/3/11
بسم اللّه الرحمن الرحیم اگه دست من بود این کتاب رو به عنوان منبع تدریس انقلاب اسلامی در دانشگاه تعیین میکردم. واقعا انقلاب به ما چه داد؟ 🙂 فاطمه نوشته بود:«ضد انقلابی، به همین دلیل که مثلا آرام نگه داشته شده همچنان بر ما مسلط است، همچنان با ما بازی میکند، و همچنان به ریش ما میخنند» فاطمه به انقلابی که خودش مبارزش بوده، هجوم میاره، تند و بدون مکث یه جاهایی از نامه فاطمه بخاطر حجم واقعیتی که میگه سرگیجه میگیری یه جاهایی هم تصویر یقه بستههای شیکِ بالانشین میاد جلو چشمات و البته با خودت میگی چه جالب همون سالهای اول انقلاب هم همین دردها جاری بوده اما هر چی نامه فاطمه جلوتر میرفت، بیشتر تشنه میشدم برای خوندن جواب ابراهیمی، انگار فاطمه داشت سوال تمام آدمای اطرافم رو میپرسید سوالایی که شاید اینقدر بیجواب موندن که صاحبانشون به سرنوشتی رسیدن که نادر سعی کرد فاطمه به چنین سرنوشتی دچار نشه. سرنوشت رها کردن انقلابی که متعلق به خودشونه!:) و اما نادر در جواب به فاطمه حق میده، شاید ستایشش هم میکنه اما اجازه نمیده فاطمه با خشم به حال خودش رها بشه نادر دقیق جواب میده و به جا و اتمام حجتش برای من اینجاست: ای فاطمه! خودت را کنار فاسدترین مردم قرار نده و از انقلاب شکایت نکن. آن را از تو گرفتهاند؟ باز پس بگیر ناقص است؟ به کمالش برسان؛ کج میرود؟ مهارش کن! این ۸۸ صفحه کوتاه و پرمغز را کاش دریابند، آنهایی که باید!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.