یادداشت پیمان قیصری

ستوان آینیشمور
        حالا شد! یک نمایشنامه‌ی فوق‌العاده که همه چیز داره! داستان از جایی شروع میشه که یه مرد چهل پنجاه ساله و یک پسر شونزده هفده ساله جلوی جسد یک گربه که مغزش متلاشی شده ایستادن و جر و بحث می‌کنند سر اینکه چرا این اتفاق افتاده! اما مهمترین موضوع کشته شدن گربه نیست بلکه صاحب گربه‌ است! صاحب گربه پسر همون مرد و عضو گروه‌های تروریستی به اصطلاح جدایی‌طلبه که برای مبارزه در حال حاضر توی رستوران‌ها بمب می‌ذاره! و این گربه تنها دوست اونه و اگه بفهمه مقصر این ماجرا کیه پوست طرف رو غلفتی می‌کنه. تمام نمایشنامه سرشار از طنز و کنایه به پوچی بسیاری از تفکرات و ایدئولوژی‌های گروه‌های مسلحه. شروع و پایان و پرداخت و شخصیت‌‌پردازی و همه چیز به نظرم عالی بود.ه
      
29

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.