یادداشت سمیرا علی‌اصغری

                اولا بی‌اندازه از مترجم کتاب ممنونم بابت انتخاب دقیق کلمات، دوما این کتاب را می‌گذارم جزو معدود ناداستان‌های محبوبم، به خاطر تعابیر و توصیف‌های بی‌نظیرش. «مسافر، برج، کرم» قرار نیست به ما خواندن یا چگونه خواندن را بیاموزد، فقط آمده تا از مقامات خواننده و این‌که خواندن شبیه چیست، حرف بزند و من این حرف‌ها را مثل قصه‌هایی که پدربزرگ در شب‌های زمستانی دربند، کنار کرسی برایمان تعریف می‌کرد، دوست داشتم.
خواننده در این اثر در سه مقام قرار می‌گیرد؛ مسافر کتاب جهان، خلوت‌نشین برج عاج و خورنده‌ی کتاب، نویسنده معتقد است کتاب‌خواندن چه درست و چه غلط، لازم و حتی ناگزیر است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.