یادداشت بابک فروغی
1404/5/5
کتاب "قبله مایل به تو" دومین کتاب شعری است که از سید حمیدرضا برقعی به چاپ رسیده است و حقیقتاً برخی از اشعار آن انسان را به وجد میآورد و شگفتزده میکند. پیش از این کتاب "طوفان واژهها" را هم از برقعی خوانده بودم و از آن هم تقریباً به همین اندازه لذت بردم؛ اما با خواندن این کتاب، دیگر شکم به یقین تبدیل شد و الان مطمئنم "سید حمیدرضا برقعی" گنجینهی ارزشمندی است و شعرهایش روحبخش و دلبرا. چند نکتهای پس از خواندن کتاب به ذهنم میرسد: 1. کتاب در وصف بسیاری از بزرگان دین اشعاری دارد و نگاهی گزینشی به خاندان آل الله نداشته است. این نکته برای من نکتهی جدید و فوقالعادهای بود و به عنوان مثال کتاب شعری در وصف امام حسم عسکری دارد که حقیقتاً زیبا و خواندنی است. 2. دکتر موسوی گرمارودی مقدمهای ارزشمند بر این کتاب نوشته و تشریح میکند که چرا شاعران آیینی نباید در ورطهی غلو پیش بروند و از این جهت برقعی را ستایش میکند که بسیار کم دچار این آفت شدا است. وی تنها یک بیت شعر از کتاب را نمود غلو در کتاب میداند: تو را خدایی که آفریده، درون آیینه را کشیده تو وجه اویی خودت بگو که کدام بنده خداتر از تو اما در حین مطالعهی کتاب به نظرم رسید شاید بیت زیر هم نمودی از این مسئله باشد: مرا از فیض رستاخيز چشمانت مکن محروم جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حیُّ یا قیّوم 3. شعرهای کتاب حقیقتاً فضایی امروزی دارد و خواندن آنها لذتی را به خوانندهی جوان و کماطلاع از پیشینهی شعر و شاعری منتقل میکند، که کم سابقه است. 4. اشعار در وصف حضرت امیر، آنقدر زیبا هستند که گلچین کردنش کاری بسیار دشوار است؛ فقط به عنوان نمونه و نه به عنوان بهترین ابیات: روز و شب از تو قضا از تو قدر میگوید "ها علیٌ بشرٌ کیف بشر" میگوید "هزار نکتهی باریکتر ز مو اینجاست" بدون عشق تو بیشک صراط میلرزد راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است کهکشانها نخی از وصلهی نعلین علی است 5. توصیفها و فضاسازیهای سید حمیدرضا برقعی، کمنظیر است. باز هم چند نمونه، فقط به عنوان مثال: کل فضای شعرهای دوازده و سیزده در وصف حضرت مادر کنون نهاده علی سر، به روی شانهی در به روی گونهی او خاطرات میلرزد کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید و در آخر: لحظهی مرگ چشــــم در راهم از تو حسن ختام میخواهم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.