یادداشت مهرداد محمدی
1401/10/11
به دنبال دری بودم گمشده بر دیوار، که هیچ گاه به رویم باز نشد. _ سلام و درود. بررسی و نگاه اجمالی به رمان ذوب شده، اثر نویسنده ی بزرگ و فقید کشورمان عباس معروفی. معروفی معتقد است کلمه، زبان و داستان باید ساده باشد. فرمالیسم در نثر راه به جایی نمی برد. معروفی بلد بود به زبان بیهقی داستان بنویسد ولی می دانست به درد مردم نمی خورد. او بنا نداشت جدول کلمات متقاطع درست کند که مخاطب موقع خواندن یک فرهنگ لغت هم همراهش باشد. او در آثارش کلمه ها را با وزن و موسیقی و چیدمان خاصی کنار هم قرار می داد که مخاطب بعد از خواندن کتاب، شروع کند در آن زندگی کردن و فکر کردن. و اما رمان ذوب شده: معروفی در این اثر برخورد حکومت دیکتاتوری و نظام سلطه را با هنرمندان و نویسندگان به تصویر می کشد. معروفی جامعه ای را نشان می دهد که نویسنده اش در داستان های خود گم می شود و خود را باز تولید می کند. اما سئوالی که این کتاب دارد این است؛ آیا نظام سلطه و دیکتاتور مآبانه گزینه ی خوبیست برای اداره ی جامعه؟ بریده ایی از رمان ذوب شده: به راستی که از تولد تا مرگ، پرتاب سنگی از دست کودکی به جای نا معلوم است که دلایل و عواقبش بر سنگ و زننده و خورنده، هیچ معلوم نیست. روحت شاد نویسنده ی بزرگ من.
(0/1000)
نظرات
1401/10/11
چقدر یادداشتتون رو دوست داشتم.عباسآقا گنجینهی لغاتش گسترده بود اما نه تنها در داستانهایش بلکه در گفتار هم، چه در مصاحبه و چه در فضای مجازی هیچوقت از لغات قلمبه سلمبه استفاده نکرد... زبانش مثل رودی که به دریا میریزد روان بود.
1
0
1401/10/30
هنوز باورم نمیآید که عباس معروفی نازنین مرده باشد. هنوز فکر میکنم در برلین است، در کتابفروشی هدایت، و یک روزی بالاخره در ایران خواهمش دید.
1
0
1403/3/23
بعد از هدایت، که مرگش خود خواسته بود، از دست دادن عباس معروفی شوک بزرگی بر جامعه ی ادبیات بود.
0
مهرداد محمدی
1401/10/11
0