یادداشت LUNA MOONY
1403/9/19
شمارش از دستم در رفته ولی شاید این بیست و پنجمین باری باشد که فصل حکایت شاهزاده را میخوانم شاید این بیست و پنجمین باری باشد که میخوانم : « دنیا به آخر رسیده بود . پس چرا جنگ تمام نمیشد ؟ چرا سکوت هولناکی فضای قلعه را در بر گرفته بود ؟و چرا تمام جنگجوها دستانشان را پایین آورده بودند؟ ذهن هری در حال سقوط بود و به طرز مهار ناپذیری به دور خود میچرخید زیرا امکان نداشت ......... مرده باشد . تمام نشانه های برخاسته از حواسش دروغ بود» و شاید این بیست و پنجمین باری باشد که با تک تک کلماتش اشک میریزم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.