یادداشت آشیخ دکتر

        محمود دولت آبادی بی‌شک یکی از بهترین نویسندگان عصر ماست و با توجه به آثاری که از خود برجای‌گذارده بدون‌شک نامش در تاریخ ادبیات این مرز و بوم ماندگار خواهد بود.
اما این اثر او که در سال‌های پایان دولت اصلاحات و بحبوحه‌ی جوّ حاکم گفت‌وگوی تمدن‌ها پا به عرصه وجود نهاده، بیش از آن‌که روایت‌کننده حقیقتی تلخ یا شیرین باشد، اثری است شعار زده...

شعارهایی که در آن دوران به وفور و در این دوران (با وجود عیان شدن چهره غرب وحشی و حقوق بشر فرمایشی) هر چند کمتر ولی همچنان شایع است.

شعارهای ضدجنگ در لفافی زرین از ملی‌گرایی (و یا بهتر است بگویم قوم‌گرایی) به همراه مقدار فراوانی خلط تاریخی و این‌همانی‌های مبهم...

آری، اگر جنگ را به درستی روایت نکنیم، دفاع مقدسمان را به جنگی زمینی تقلیل می‌دهند و با این‌همانی‌های واهی و آمیختن ملی‌گرایی (از همان نوع غیرت عربی با رنگ‌ و رویی پارسی) با داستان، جنگ را از ساحت ملکوتی‌اش به زیر می‌کشند و در عالم ناسوت، زیر خروارها خاک نفس چال می‌کنند...

و سلام خدا بر شهیدان که با خون خود چراغ هدایت را تا به امروز برافروخته داشته‌اند...
      
24

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.