یادداشت Soli

Soli

Soli

1404/4/14

        پارسال، وقتی فکر نمی کردم که یه روز بخوام این کتاب رو بخونم، به دوستم گفتم که داستان رو برام تعریف کنه.  اون هم همه داستان رو برام تعریف کرد و در نتیجه، کل قسمتای رازآلودش اسپویل شدن.
به همین خاطر دیگه نمی خواستم بخونمش، اما به خودم گفتم حالا بخونش، اگر خوشت نیومد وسطش رهاش کن.
به نظرم این هنر نویسنده رو می رسونه که با اینکه می دونستم قراره چه اتفاقی بیفته، باز هم از خوندنش لذت بردم.
شخصیتا رو دوست داشتم، تو ذهن من حداقل هرکدوم یه مدل خاص برای خودشون داشتن و شبیه هم نبودن.  از همه بیشتر هم از شخصیت آب نبات و باب انگلیسی خوشم می اومد. استدلالای آب نبات و روش خاص نوشتار و راه حلای باب برام خیلی جالب بودن.
مسخرگی ش اینه که من تا صفحه های آخر داستان، امن تر رو می خوندم اِمِنتِر، تا اینکه آخرش فهمیدم درستش اَمنتَره!
خلاصه اینکه داستان جذابی بود، لذت بردیم.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.