یادداشت 🌸زینب زینلی🌸
1404/4/19
داستان در مورد پسریست به نام جولز که اصلا کتاب نمیخواند! یک روز معلمش در کارنامهی او به مادرش میگوید که پسرتان باید بیشتر کتاب بخواند!!! و کتابی را به او معرفی میکند که همه از آن خوششان آمده است. جولز هم ناچار شروع به خواندن میکند. و هی و هی از کتاب ایراد میگیرد. آن قدر که آخر سر شخصیت اصلی داستان که نامش لیا است که کتاب بیرون میپرد و به جولز اعتراض میکند که چرا این قدر ایراد میگیرد. آن ها با هم ادامهی کتاب را میخوانند و جولز متوجه میشود که آن کتاب اصلا هم کتاب بدی نبوده است و کتاب خواندن خیلی هم جذاب است! ولی در داستان کتاب چه اتفاقاتی افتاده است که جولز نظرش در مورد آن کتاب و کتاب خواندن عوض میشود؟! راستی! در پایان کتاب معلوم میشود که جولز خودش توی کتاب است!!! ولی این یعنی چی؟!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.