یادداشت MBVPDR
15 ساعت پیش
﴿در سایهٔ تاج و تخت، قلبهایی میتپید که تاریخ فراموششان کرد...﴾ این کتاب روایتی انسانی و مستند از زندگی چهار شاهزاده خانم روسی است که در آستانهٔ انقلاب بلشویکی، نه به عنوان نمادهای نظام تزاری، بلکه به عنوان دخترانی جوان با رویاها و ترسهای خودشان زندگی میکردند نویسنده با تکیه بر «نامههای خصوصی، خاطرات خدمتکاران و اسناد تازهیاب» ، پرده از جنبههای ناشناختهای برمیدارد که: نقاط برجسته کتاب: «روابط خواهرانه» آنها در حباب طلایی کاخ (از بازیهای کودکانه تا رقابتهای نوجوانی) «فداکاریهای جنگ جهانی اول» (کار در بیمارستانهای صحرایی به عنوان پرستار) «جزئیات تکاندهندهٔ ۷۸ روز آخر» در تبعیدگاه سیبری چرا این روایت متفاوت است؟ (تمرکز بر انسانیت) به جای سیاست: «آنها قربانیانی بودند بیش از آنکه مجرم باشند» «نقش مادرشان» (الکساندرا فیودوروفنا) که معمولاً در تاریخنگاریها به حاشیه رانده میشود «تحلیل روانشناختی» از تاثیر فشارهای سیاسی بر رشد شخصیت هر یک از خواهران ۳ نکته کمتر گفته شده: ۱. «اولگا»، خواهر بزرگتر، از افسردگی شدید رنج میبرد و به شعرهای یاسمنوف علاقه داشت ۲. «تاتیانا» به طرز عجیبی شبیه مادرش بود و مسئولیتپذیرترین خواهر محسوب میشد ۳. «آناستازیا» با بازیگوشیهایش تبدیل به نماد امید خانواده در روزهای تاریک شد در یک نگاه: این کتاب نه توجیهگر نظام تزاری است، نه تبلیغکننده انقلاب؛ فقط روایتگر تراژدی انسانی است که در چرخدندههای تاریخ له شد. پ.ن (آیا ارزش خواندن دارد؟): پاسخ کوتاه: بله، اگر... علاقهمندید به: تاریخ زنده (نه خشک سیاسی) • روایتهای انسانی از دل رویدادهای بزرگ • روانشناسی شخصیت در شرایط بحران شاید نپسندید اگر: دنبال تحلیل سیاسی عمیق هستید • از جزئیات زندگی روزمره خسته میشوید توصیه ویژه: بهتر است همراه با عکسهای منتشرشده از آلبوم خانوادگی رومانف خوانده شود
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.