یادداشت motahare ghaderi
1401/10/14
4.1
3
من نمیدونم اینکه خصوصیات نویسنده تو کتابش لو بره چیز خوبیه یا نه. اولاش که شروع به خوندن کتاب کرده بودم فک میکردم نویسندش مَرده. اسمش خیلی مردونه است. نیست؟ ولی جلوتر که میرفتم میگفتم این چرا انقد زنونه نوشته این تیکّه رو؟ یکی دو بار به روی خودم نیاوردم ولی واقعا یه جاهایی ،که خیلی هم نبودن، نقاب میره کنار و اون نگاهی که من از نویسنده های خانوم انتظار داشتم تو این کتاب هویدا میشه. بعد کلی کلنجار رفتن با این تناقض،عکس نویسنده تو اول کتاب رو دیدم و گفتم یا امامزاده هاشم! این یارو چرا این ریختیه؟ بعد تازه فهمیدم یارو مونثه! حالا بریم سر اصل مطلب یه داستان هیجانانگیز پر تکاپو که یه شروع افتضااااح داره. یه شروع شلخته که خداوکیلی اگه کتاب برا خودم بود و معذّب نبودم سر برگردوندنش به دوستم میذاشتمش کنار تا معلوم نیست چن سال بعد( این اتفاق برا گروهان سیاه هم افتاده. با این که کلی تعریف خوندم ازش ولی یه صفحه ازش خوندم و جذب نشدم و گذاشتمش کنار) چرا شروعش بده؟ چون خیلی شلخته است، فضاسازیها یه جاهایی مبهمن. خیلی طول میکشه تا لایهلایه پرده از ابهامات داستان برداشته بشه پس اگر احساس میکنید در حین خوندن داستان دهنتون آسفالت شده نگران نباشید. به شدّت پُر اِسمه کتاب و اصلاً رحم نمیکنه به مخ خواننده اش اصلاً شروع داستان بیشتر آدمو یاد صحنهی شروع یک فیلم میاندازه. همونقدر جزئی و وابسته به رفتارهای جزئی و عادی یک آدم در حالی که هیچ دیدی به خواننده راجع به اینکه چه جور داستانی رو شروع کرده نمیده. کلاً توصیفات داستان خیلی به آدم این احساس رو میده که داره فیلم میبینه.(من حتی بازیگراشم انتخاب کردم)ش مُرادم از این حرفا چیه؟ مُرادم اینه که اگه تا 50، 60 صفحهی اول جذب کتاب نشدید کتابو کنار نذارید. قابل خوندن و جذاب میشه خیلی خوب هم جذاب میشه. مثلا من دو فصل اول کتابو تو سه چار روز خوندم ولی کتاب دومِ جلد اول رو تو چند ساعت. اینکه شخصیتای اصلی داستان هیچکدوم آدمای خوبی نیستن چیز جالبیه. شبیه همین دنیاست. یه مشت دزد که دور هم جمع شدن. یکی شیک پوش و بالانشین و دیگری مفلوک و خرابه نشین. پایان جلد اول رو زودتر از اونچه که باید میشه حدس زد و کلاً اون یکی دو فصل آخر چندان دلچسب در نیومدن. امیدوارم جلد بعدیش چیز خوبی باشه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.