یادداشت محبوبه طاهری

مسئله وحی: با نگاهی به مکاتبات آیت الله سبحانی و دکتر سروش
        در اندیشه اسلامی وحی منشاء الهی دارد. قرآن کریم در لفظ و معنا مستقل از فرهنگ جامعه عرب است، هرچند قالب و چارچوب الفاظ این کتابِ سراسر نور و رحمت به چنین جامعه‌ای نازل شده نباید فراموش کرد که حتی همین قالب نیز به معنای تاثیرپذیری قرآن از جامعه عرب نیست. این کتاب با درک وضعیت شبهه‌زای موجود دربارۀ مسأله وحی،کوشیده است تا با بررسی و تبیین موضوعاتی چون ماهیت وحی، رابطه مبدا فاعلی و با مبداء قابلی آن، امکانِ خطاپذیری قرآن، پیشینه و منشأ شبهات وارد شده در مسأله وحی، امکان اتصال انسان به فرا تاریخ و فرا زمان و نیز تاثیرات حوادث و اتفاقات زمان پیامبر در محتوا و چینش لفظی قرآن به واکاوی و پاسخگویی به سوالات این قشر از دگراندیشان به ویژه عبدالکریم سروش بپردازد.
عنوان فصل اول تاریخ‌نگری در دین است. پیشینه و خاستگاهِ این فصل به توضیح معنا، پیشینه و گسترۀ نگرش تاریخی به دین و آموزه‌های دینی در جهان غرب و اسلام می‌پردازد و اشاره‌ای به خاستگاه و لوازم این دیدگاه می‌کند. تاریخ‌نگری درباره دین در چهار حوزۀ منشاء دین، مرحله دریافت و ابلاغ دین، مرحله اجرا و کارآمدی و مرحله بقا و تداوم دین مطرح می‌شود. نویسنده جایگاه فکری دکتر سروش را در این حوزه‌های چهارگانۀ تاریخ نگری درباره دین بیان می‌کند. فصلِ دوم به معنا و حقیقت وحی، انواع وحی، نقد دیدگاه سروش می‌پردازد. این فصل معنای لغوی و اصطلاحی وحی، حقیقت وحی ،انواع وحی و نقد برون متنی و درون متنی دیدگاه سروش را درباره ماهیت وحی تبیین می‌کند. محصول آن بیش از چهل نقد و اشکال بر این دیدگاه است. وحی در لغت به معنای اشاره، کتابت ،الهام و کلام آمده است و اخفا و پوشاندن از دیگران و در سرّ و خفا بودن در معنای آن گنجانده شده است. راغب می‌گوید: اصلِ وحی اشاره سریع است و این می‌تواند باکلام رمزی و کنایی باشد یا صوت یا با اشاره کردن. به کلام الهی هم که به سوی پیامبران و اولیای او القا شود وحی می‌گویند. وحی در قرآن کریم به چهار معنا به کار رفته است: وحی حق و وحی باطل، وحی علمی و وحی عملی، وحی تکوینی و وحی تشریعی، و تقسیم وحی بر حسب کیفیت.
در مورد آخر به وحی رسالی بر می‌خوریم که در این معنا مشخصۀ نبوت است و به این معنا بیش از هفتاد بار در قرآن به کار رفته. با پرسشی در فصل دوم تفاوت تعریف وحی اصطلاحی با حقیقت وحی مطرح می شود. بحث از حقیقت وحی مرتبه پس از بررسی معنای لغوی و اصطلاحی آن می‌باشد. به گفته استاد مطهری امکان شناخت ماهیت و حقیقت وحی برای انسان عادی و با ابزارهای طبیعی معرفتی همچون حس و خیال و عقل وجود ندارد و کسی تا کنون ادعا نکرده است و نمی‌تواند ادعا کند که می‌تواند کُنه و ماهیت وحی را تشریح کند.
فصل سوم به نقدِ مبنای انسان‌شناسی دیدگاه سروش است. از دلایل سروش و اثبات تاریخمندی قرآن و در نتیجه بشری‌بودن این کتاب شخصیتِ بشری و محدود پیامبر است. این فصل به نقد مبنای انسان شناسی دیدگاه سروش و مقایسه آن با نگاه قرآن و اسلام به انسان می‌پردازد. فصل چهارم دربارۀ تاریخمندیِ قرآن و وحی است. این فصل بحث تاریخمندی قرآن را نقد و بررسی می‌کند و در ضمن آن به دیدگاه‌های صدرالمتالهین و مولوی درباره وحی و قرآن اشاره دارد. همچنین افزون بر پنجاه نقد بر سخنان سروش را به قلم می‌آورد. فصل پنجم نقدِ قول به خطاپذیری قرآن است. این پرسش را مطرح می‌سازد که آیا امکانِ نفوذ خطا در قرآن هست؟ گستره این نفوذ تا کجاست؟ حاصل این فصل نزدیک هفتاد ایراد و نقض بر نظریه خطا‌پذیربودن قرآن است.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.