یادداشت فاطیما

فاطیما

1403/6/16

یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه
        بسم الله
این کتاب اولین مواجهه‌ی من با اریک امانوئل اشمیت بود، قبل از آن فقط نمایش تلویزیونی خرده‌جنایت‌های زناشوهری، مقتبس از کتاب او را، دیده بودم. 
کتاب شامل پنج داستان کوتاه است که همه از زاویه‌ی دید یک زن بیان شده است. 
داستان‌ها به ترتیب:
۱. یک روز قشنگ بارانی (۴/۵): پایان جذابی داشت. 
۲. غریبه (۵/۵): به نظرم بهترین داستان این مجموعه بود. موضوع جذاب و پیش‌بینی‌ناپذیر و تعلیق عالی (فقط چرا آخرش کل گره‌گشایی رو گذاشتی تو دهن یکی از شخصیت‌ها مرد! بابا نمی‌گفتی هم خودمون فهمیده بودیم ها!) 
۳. ادت معمولی (۴/۵): به نظرم معمولی بود، مانند اسمش (هر چند غافلگیری‌هایی هم داشت.).حالا این عیب داستان محسوب می‌شود؟ فکر نمی‌کنم. به نظرم نویسنده از قصد آن را معمولی نوشته بود تا عامه‌پسند (نه به معنای منفی) باشد، همانطور که شخصیت نویسنده در این داستان اینگونه می‌نوشت. 
۴. تقلبی (۳/۵): اصلا باهاش ارتباط نگرفتم. 
۵. زیباترین کتاب دنیا (۴/۵): ایده‌ی جدید و پایان دلچسب. 

*در کل وزن بیشتر این داستان‌ها در پایانبندی پیش‌بینی‌ناپذیر بود که به نظرم در بعضی، نقطه قوت و در بعضی، نقطه ضعف داستان شده بود.(آیا روش نویسندگی اشمیت اینگونه است؟) 
      
59

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.