یادداشت کوثر فیروزآبادی
1402/7/10
4.3
6
نوروز ۱۴۰۲،نصفه شب در خانه مادربزرگ،به صرف خوراکی خوشمزه ای که اسمش رو یادم نیست،همراه با ماجراهای سلمان و سوگل و پیمان.🤭 خب البته برای من کمی دیر بود.اگر یک یا دو سال قبل می خوندمش،خیلی بهتر با سیر داستان همراه می شدم،ولی الان بیشتر با دید ساختاری و نقادانه نگاهش می کردم.اینجاش اگه اینطوری بود بهتر بود،این قسمتش خیلی خوب بود،فلان تیکه اش اگه حذف می شد بهتر بود و....ولی باز هم لذت بردم.یک اثر خوب و خوش خوان برای نوجوان.😉
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.