یادداشت علیرضا شایان
1403/4/19
روند کتاب مثل داستان زندگی ارمیا است چند فصل اول پر از احساس است و نشانه ولی بعد از برگشت او داستان دچار خمودگی میشود. دیگر از آن شور و حرارت خبری نیست زندگی ارمیا هم همین گونه است ولی در چند فصل آخر دوباره همان حرارت برمیگردد. حرارتی که ارمیا هم آن را حس میکند پ.ن: این نفحات برای کسی است که این کتاب را فراتر از مشتی واژگان بهم پیوسته درک کند
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.