یادداشت زهرا دشتی
1404/5/12
از دیرباز جشن، بخشی جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی انسان بوده و شاید همین عجین بودن جشن با اجتماع انسانی باعث شده #مجله_مدام در پنجمین جلد خودش به موضوع جشن بپردازه. بیشتر روایات و داستانهای مدام جشن رویکرد غیر شادی به جشن دارند. اغلب، به نوعی غم پنهان در جشنها پرداختند که در اوج شادی گریبان افراد را در لحظهای میگیرد. گاهی این غم، نوعی غم وجودی است و گاهی عاملی خارجی دارد. البته جنبههای شاد و سرورانگیز جشن فراموش نشده، بلکه ادغام غم و شادی - تلخ و شیرین - در کنار هم به تصویر کشیده شده است. در میان داستانها و روایات جشن مدام روایت «صدای آرام تشویقها» اثر مژده سالارکیا رو دوست داشتم به خاطر بررسی موضوعی که ذهن من رو سالهاست درگیر کرده. بعد از اون روایت «رقص بر شانه اندوه» نوشتهی علی کعبی عمیقا من را تحت تاثیر قرار داد . از بین داستانها بدیع بودن موضوع داستان «دندان، خداست» اثر آزاده رباطجزی رو به خاطر موضوع کاملا متفاوت و پرداخت بانمک و طنز لطیفش دوست داشتم و بدیع بودن داستان «جشنی برای همه فصول» اثر نعیمه سادات کاظمی برایم بسیار دلنشین بود. مدام یک ماجرای دنبالهدار هست که امیدوارم مثل بعضی سریالها اونقدر دنبالهاش طول بکشه که کسی نتونه به راحتی از اول تا شماره روزش رو به سرعت بخونه.😁
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.