یادداشت niyayesh

niyayesh

niyayesh

1403/12/21

        این کتاب از زاویه دید جیمسون و گریسونه. این کتاب داستان درگیری جیمسون و گریسون با پدرهاشون و خانواده‌های پدری‌شون رو روایت می‌کنه.
از طرفی شفیلد گریسون در کتاب قبلی کشته شده و خانواده گریسون که دو دختر دوقلو داره به همراه مادرشون توی دردسر افتاده. گریسون می‌خواد علاوه بر حفظ کردن راز قتل شفیلد گریسون از دوقلوها و مادرشون مراقبت کنه. خانواده شفیلد گریسون به خاطر جرایمش با مقامات درگیره.
از طرفی دیگه، جیمسون در این کتاب با پدرش ملاقات می‌کنه و پدرش ازش می‌خواد تا توی یه بازی بزرگ یه محفل مخفی شرکت کنه. در کنار درگیری‌های احساسی، جیمسون و ایوری سعی می‌کنند به روش‌هایی وارد محفل رحمت شیطان و بازی شوند. در این مسیر جیمسون رازی داره که باید ازش محافظت کنه، اما هزینه ورود به بازیِ رحمت شیطان، یه راز یا اهرم فشاره.
این کتاب هم از نظر داستانی، هم از نظر شخصیت‌پردازی و هم از نظر معماها نسبت به سه کتاب دیگه قوی‌تر بود. علاوه بر اون با شخصیت گریسون و جیمسون بیشتر آشنا می‌شیم و مشکلات و درگیری‌های ذهنی‌شون، برای مخاطب ملموس می‌شه.
چهارچوب داستانی خوبی داره.
      
9

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.