یادداشت گیلانه 🌱

"به صرف قه
        "به صرف قهوه و پیتا" آخرین سفرنامه باقی مانده از خانم صفایی راد بود که خواندم.
روایتی خواندنی و در عین حال تلخ از سفر به بوسنی و هرزگوین و شرکت در راهپیمایی مارش میرا است که فاجعه انسانی سربرنیتسا را بازخوانی می‌کند. 
برای اینکه تحت تاثیر این فاجعه قرار بگیری نیازی نیست که حتما مسلمان باشی.. تنها کافی ست انسان باشی.. زن باشی.. تا دردی که در سراسر این قصه ی پرغصه جریان دارد را لمس کنی. 
فقط سوالی می‌ماند و آن اینکه آنانی که به هر دلیلی و به هر توجیهی دست به این اقدام وحشیانه زدند از چه تیره و نژادی بودند؟ نه تنها نمی‌توان آن ها را آدم نامید بلکه به حیوانات هم نمی‌توان منسوبشان کرد چرا که توهین است به خلقت خداوند.
بعد از خواندن کتاب احساس بسیار بدی به مردمان کرواسی و صربستان داشتم و همچنان دارم..
 تا قبل خواندن این کتاب به این اندازه با بوسنی و هرزگوین و این زخم عمیقش که به اقتضای اشتراکات دینی‌مان برایم زجرآورتر هم شده، آشنا نبودم و از این جهت برایم کتاب ارزشمندی ست .

نکته ای که درمورد کتاب دوست دارم ویژگی روایی خانم صفایی راد است که با هر قرار و اتفاق، تاریخی که در دل آن مکان وجود دارد را نیز مرور می‌کند و مخاطب را به جستجوی بیشتر وا می‌دارد به طوری که با خواندن هر موضوع تاریخی جدید ، از آن ماجرا بیشتر می‌خواستم بدانم و دست به موبایل می‌شدم . ویژگی ای که در کتاب "بدو دجله بدو" نیز پررنگ بود و بر جذابیت سفرنامه می‌افزود. 
ممنون خانم صفایی راد 🌱

      
65

4

(0/1000)

نظرات

ممنون از شما که همسفر شدین🌱

1