یادداشت ساناز پرچمی کاویانی

                رمان #سلوک، داستانی بلند از محمود دولت‌آبادی است که نگارش آن ۴ سال (از سال ۷۷ تا ۸۱) طول کشید. محمود دولت‌آبادی، نویسنده شاهکارهایی همچون «#کلیدر» و «#زوال_کلنل» این‌بار با لحنی کمی قوام‌یافته‌ و منسجم‌تر از گذشته دست به نوشتن روایتی عاشقانه زده است. این داستان عاشقانه که زمینه فرهنگی شرقی را در خود دارد، روایت عشقی بین «قیس» و «مهتاب» با ۱۷ سال اختلاف سنی را بیان می‌کند.

🔹قیس که نامش یادآور «قیس ملوح» یا همان مجنون ِ لیلی است، دلباخته دختری به نام مهتاب می‌شود که ۱۷ سال از او کوچک‌تر است. این عشق که آتشش مهتاب را  هم گرفتار خود کرده است، حسادت بسیاری از جمله خواهران مهتاب را برمی‌انگیزاند. قیس به عنوان نمادی از مرد شرقی با افکار سنتی و البته گرفتار به نوعی خودشیفتگی، به خاطر عشق دیوانه‌واری که به او دارد، مهتاب(که در داستان اسامی مختلفی دارد ) را مایملک خود می‌داند و هیچ تغییر اراده‌ای از سمت او را تعریف شده نمی‌داند.

🔹دولت آبادی در این کتاب از شیوه #سیال_ذهن استفاده کرده و به همین دلیل ممکن است خواندن کتاب برای افرادی که علاقمند به داستان های خطی و ماجرامحور هستند کمی دشوار و مبهم به نظر آید.

🔻اگر با قلم #دولت_آبادی آشنایی داشته باشید حتماً می‌دانید که نثر کتابهای او کمی سخت خوان و پر از استعاره و دارای توضیحات بصری مفصل است و اگر احیاناً شما جزو آن دسته از افرادی هستید که برعکس نثری بی‌تکلّف و ساده‌تر_نظیر آنچه #احمد_محمود مینویسد_  را میپسندید، قطعاً نمیتوانید با قلم دولت آبادی ارتباط برقرار کنید.

🔻پیشنهاد میکنم اگر تا به حال کتابی از دولت آبادی مطالعه نکردید ،به هیچ وجه سمت این کتاب نروید. به نظر من برای آشنایی با قلم دولت آبادی بهتر است با کتاب #جای_خالی_سلوچ شروع کنید .

🖇️من از این نویسنده کلیدر، جای خالی سلوچ، #عبور_از_خود، سلوک، اسبها اسبها از کنار یکدیگر رو خوندم که به شدت شیفته کلیدر و جای خالی سلوچ هستم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.