یادداشت حسن مجیدیان
1403/8/28
طرحی از زندگی شگفتِ بانو کبری حسین زاده حلاج، مادر شهیدان محسن، جواد، علیاصغر و محمدرضا بارفروش. کاری که زحمت تحقیق و تدوین آن با خانم فاطمه جعفری بوده است. چه گوارا و کوتاه است پنج فصل کتاب عزیزخانوم! فقط 70 صفحه! ای کاش راوی و نویسنده، رشته خاطرات را از کودکیِ عزیزخانم میگرفتند و تا همین روزها و همین حال و احوال کنونیِ بانوی قهرمان ما میآوردند. مادرِ چهار دستهگل و چهار شهید برومند انقلاب و جنگ حقش، بیش از این کتاب و سطور است، کوچه نُه چم، چشم تنگ دیدش بیشتره، قند و قاووت، حنابندان و سنگ صبور عنوانِ پنج فصلی است که کبری خانوم داستان ما، زندگی و زمانه و شوهر و فرزندانش را روایت کرده است. اگر از خاطرات این زن کوه وار به شگفت بیاییم که خواهیم آمد از کنار نام همسر والاگوهر او، حاج علی محمد بارفروش که ثمره و نمودِ زندگی او چهار شهید رعنا بودند نیز نباید به راحتی بگذریم. اگر آن مرد خدا زنده بود، روایتهای او در کنار عزیز خانوم چه کتاب جامع و خوشایندی میساخت برای ما مادر شهیدان بارفروش، نمونه زن مسلمان ایرانی است، زنی زمانآگاه، پاکدامن، نقشآفرین، فعال و متحرک در متن مسائل زندگی و اجتماع و در نهایت مقاوم، پولادگونه، صبور و مادرانه. از مادران شهدا جز این برنمیآید. اگر از این مادر، تلخی، غرزدن، ندامت و ضعف و... دیدید کتاب را گوشهای رها کنید و دیگر سراغ چنین روایتهای نیایید. کجاست دنیای متعفنِ فروپاشیده غرب با آن برساخت متعفن و شرمآور از زن؟ و کجاییم ماها که زنهای قهرمانمان را به جهان معرفی نمیکنیم و از الگوی زن مسلمان و مادر نجیب ایرانی رونمایی نمیکنیم؟ کتاب «عزیز خانوم» را با لهجه کاشانی بخوانید. آرام کلماتش را مزه کنید و لذت ببرید. گوشتان را به دهان گرم راوی و قلم ساده و روان نویسنده بسپارید و در گذر زمانی که چندان هم از ما دور نشده، رهسپار شوید تا بوی خوش و شمیم نشاط افزای شهیدان، مشامتان را معطر و آسمانی کند. مادران ما که درباره تربیت بچهها دغدغه دارند، پدرانی که به دنبال آنند بچههایشان به جایی برسند، جوانها و نوجوانهایی که نیت کردهاند در مسیر خدا قدم بگذارند و مسئولین ما که باید خادم و منت پذیر خانواده عزیز شهدا باشند و... کتاب را ببینند و بخوانند و ترویج کنند. درود بر عزیزخانوم و همه مادران و پدران شهدا.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.