یادداشت فاطمه عیسوند
2 روز پیش
دنبال یک کتاب دیگه توی کتابخونه بودم که دستم خورد و برش داشتم انگاری که خودِ کتاب صدام کرده باشه.. تعریف هایی از آشنایی شهید همت با همسرشون رو از یکی از آشنایان شنیده بودم و خیلی برام جالبتر بود کتاب رو بخونم ولی وقتی میخوندم متوجه شدم اکثر داستان هارو شنیدم ولی خیلی عجیب بود که با تک تک شون اشک ریختم و نتونستم جلوی خودمو بگیرم. واقعا بنظرم اگر با شهدای دوران دفاع مقدس آشنایی نداشتیم و داستان ها و روایات هاشون رو نمیفهمیدم ، شاید هیچوقت باور نمیکردیم که کسانی باشن که اینقدر معتقد و پایبند باشن و خودشون رو آنقدر به سختی بندازن. درجات شان عالی تر از قبل و روح تمامی شان محشور با اباعبدالله باد انشالله .. خیلی خوبه توی برنامه های کتابخوانی هامون همیشه یه چندتا کتاب از شهدا بزاریم؛ آدمی همیشه به تذکر و توجه احتیاج داره، یه چیزی که انگار چیزهایی که یادمون رفته رو به یادمون بیاره(اولی برای خودم میگم قطعا شما به دل نگیرید)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.