یادداشت فاطمه نصراله زاده

                پاپی بریجرتون، توی یه پیاده روی یه غار کشف میکنه! همونطور که هیجان زده است از کشفش، توسط چند نفر آقا، دیده میشه. و بله! وسایلی که تو اون غار بوده ، وسایل سِری ناخدای یه کشتی بوده که هیچکس نباید پیداشون میکرده. به خاطر سفری که مجبورن سریعا برن، مجبور میشن پاپی رو هم ببرن به سفر تا جای محموله رو به کسی لو نده. در حقیقت پاپی بریجرتون، توسط ناخدا اندرو جیمز دزدیده میشه. و ادامه داستان...
جذاب بود. مثل هر دو جلد قبلش.
یه رمان زرد انگلیسیه البته. انتظار چیزی بیشتر از این رو نباید داشته باشید. ولی خب باز هم ارزش خوندن داره. مخصوصا قسمت هایی که به رفتار های نجیب زاده ها دقیق میشه و ملاحظاتی که میکنن رو توضیح میده برام خیلی جذاب بود
دوستش داشتم خلاصه.
از طاقچه بی نهایت خوندم. تامام. 
        

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.