یادداشت میم صالحی فر

اخگری در خاکستر
        یه کتاب فانتزی  از یه نویسنده امریکایی و اصالتا پاکستانی
کتاب خوب و پر هیجانی بود ولی یکسری جاها توصیفات جنسی داشت که نبودش یا بیان متفاوتش به نظرم لطمه ای به داستان نمی زد.
تغییرات ناگهانی و فعال شدن لایا هم یه مقدار قابل هضم نبود برام.
به نوجوان هم نمی دم بخونه هم به خاطر توصیفات ظاهری که مدام بهشون اشاره می کنه و رفتار در ادامه اش، و هم عشق های چندگانه! البته اضافه کنید به این ها خشونت های بی حد و حصر بعضی افراد رو.

کمی هم اگر از فضای کتاب بخوام بگم، یک دنیایی داریم که پانصد سال پیش مارشال ها که گروه جنگجویی هستن، حکومت دانشمند ها رو شکست دادن و الان با ظلم و استبداد بر اون ها و مردم قبیله نشین و عادی و .... حکومت می کنن.
دانشمندها در تلاش هستن در گروه های مقاومت یا ... با این حکومت مبارزه کنن و کلی افراد توی این راه جانشون رو از دست دادن و میدن.
حکومت هم نیروهای اصلیش رو در مدرسه ای به نام بلک کلیف تربیت می کنه، نیروهایی تحت عنوان ماسک که خشن، بی رحم، کارازموده  قوی و تحت فرمان امپراتوری هستند.
گروه دیگری به نام اوگرها نقش مهمی در امپراطوری دارن که به نحوی پیش بینی انجام میدن، یک گروه محدود که از پانصد سال پیش زنده ان.
موجوداتی مثل جن ها، عفریت ها، اشباح و ... هم تو این دنیا وجود دارن.
حالا دختری از یک خانواده دانشمند، بعد از حمله ماسک ها به خانواده اش و قلع و قمع شدنشون، به گروه مقاومت پناه میبره تا بتونه تنها بازمانده خانواده اش رو از مرگ نجات بده. در این بین لازم میشه تا به عنوان یک جاسوس وارد بلک کلیف و لانه مار اصلی بشه...
      
11

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.