یادداشت زهرا
5 روز پیش
خیلی خودم رو نگه داشتم که تا پایان این کتاب نقدی براش ننویسم. و خب خداروشکر موفق شدم. تمام ذهنیت من از این جلد کتاب، تبلیغات تلویزیونی برای این رمان بود و تقریبا با خوندن فصل اول... تا حدودی سرد شدم. اما از اونجایی که نمیتونم بدترین کتابها رو رها کنم، این کتاب رو هم تا آخر خوندم. نقاط قوت خوبی مثل عدم فانتزیسازی خاص در روایت عاشقانه و نثر ادبی روان و خوبی داشت. اما نقاط ضعف این کتاب که شامل دیالوگهای کلیشهای و استفادهی بیش از حد از کلمات ادبی توی دیالوگها بود. نویسنده سعی کرده بود دیالوگها رو به مدل نمایشنامهها و رمانهای ترجمه شدهی اروپایی در بیاره که چندان موفق نبود. و متاسفانه بدی کار این بود که دیالوگهای کلیشهای و نمایشنامهای محدود به کاراکترهای اروپایی نشده و این دیالوگهای سنگین به شخصیتهای ایرانی هم رسیده بود. آخه چند نفر از ما توی روزمرهمون از این دست کلمات قلمبه سلمبه استفاده میکنیم؟! نقطه ضعف دیگر کار عدم پردازش بیشتر به مسائل اعتقادی و دلایل تغییر دین ادموند بود. شاید منه مخاطب میخواستم روند تحقیقات ادموند در مورد دین اسلام رو بیشتر بدونم و اینکه با توجه به ذهنیت ما از کار، توقع داشتیم مسیر طولانیای در زمان تغییر و تحول ادموند در پیش داشته باشیم. ولی متاسفانه به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد و ما در خماری این سوال موندیم که مسیحی معتقدی مثل ادموند، چطور به راحتی دین اجدادیش رو تغییر داد. در صورتی که هر کدوم از ما برای تغییر سلیقهمون از یه آبمیوه به آبمیوهای دیگر، پروسه طولانیتر و پر و پیمونتری رو طی میکنیم 😐😂 در کل کار خوبیه خصوصا برای نوجوانهای کم سن و سال ولی خب... شاید توی رسانهها توقع ما رو از این کار بالا بردن، ولی توقع ما محقق نشد متأسفانه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.