یادداشت علی قاسم لو
1401/5/24
3.8
88
این همه گیرایی و کشش در این کتاب شگفت انگیز است. تعلیق ها در اوج فضاسازی در حد فیلم سینمایی تکنیک های نوشتاری نشان از مهارت نویسنده رفت و برگشت ها به گذشته و حال، بجا و بدون هیچ آزار خواننده است. داستان مربوط به سال های بعد از جنگ است. در خرمشهرِ خونین شهر. در یک خانواده ی پسر دوست، شرهان پسر خانواده در بمباران شهید می شود. شهید که نه. در نظر نویسنده شهیدی وجود ندارد. همه مُرده اند. همه مردان شهر مُرده اند. قصه به گونه ای تلخ و غم انگیز است که اگر اوج و فرود و اتفاقات معماوار نبود محال بود کتاب را ادامه بدهم. مصیبت در کلمات و جملات کتاب عیان است. میبینیم که مصیبت چگونه انسان را پیر می کند. رسولِ داستان، از مصیبت رو به پیری زود رس آورده. قد خم کرده و چروکیده شده. هَرس جزو کتاب های ضد جنگ است. نسیم مرعشی دفاع ۸ ساله را جنگ می بیند، دفاع نمی بیند. اشتباه نویسندگان ضدجنگ نویسِ ایرانی همینجاست. جنگ ارزش نیست، دفاع ارزش است. جنگ ناامیدی و افسردگی می آورد. دفاع اما با آن همه بلا و فقدانش امید آفرین است. آدمها منفعل و مغلوب و غیر متعهد نشان داده شده اند. هیچ نقطه روشنی در داستان نیست. امید نیست. و این بینش سست نویسنده است که، اسم شهید، در داستان مرده هست و اسم آزاده، اسیر!
(0/1000)
وجیهه مهرابی
1402/4/30
0