یادداشت یک کاربر NULL

یک کاربر NULL

یک کاربر NULL

5 روز پیش

انتظار ندا
        انتظار نداشتم نویسنده اینجوری کنه . نظر هایی دیده بودم که میگفت زیاد جالب نبوده ولی باور نکردم . نویسنده سعی داشت اوضاع داستان رو روبه راه کنه پس اومد یه چندتا چیز الکی اضافه کرد که بدتر خراب کرد . نمی‌فهمم اصلا چرا لک باید اینجا باشه پس اگه اینجوریه اذرداد قبل کاتسا ست؟ 
داستان این جلد درواقع هیچ ربطی به جلد اول نداشت و اگر هم جلد اول رو نخونده بودید زیاد چیزی ازتون کم نمیشد . اذرداد آخرین هیولا از نوع خودشه دوری برادر شاه مملکت میاد به دنبالش تا اون رو به کاخ ببره ، و اونجاست که اذرداد باخودش فکر میکنه فرصت نجات دادن سرزمینی که پدرش به باد داده رو داره .
اذرداد نمی‌خواست باردار بشه چون نمی‌خواست از نوع خودش دوباره متولد بشه . و کاتسا هم نمی‌خواست چون فکر می‌کرد باعث میشه که آزاد نباشه. 
از بارداری ها ... وای منو دیوونه کردن ‌ . نمیدونم نویسنده سعی داره از حقوق زنان حرف بزنه ؟ آخه چرا همش داروی باردار نشدن؟ خب داداشم از این کثافت کاریا نکن . آخرای کتاب قشنگ داشتم به زور خودمو می‌کشوندم که تموم بشه . خواننده داشت دست و پا میزد یه رومنس بیار تو داستان رومنس هم که می‌آورد هیچی از یه نوع دیگه ش بود . آخرای کتاب دیگه واقعا همه نامشروع شدن . خود اذرداد نامشروع بود ، کلارا و ریگان ، بریگان،  کمانگیر، حنا ، بچه ی کلارا و میلا . اصلا گند زدن به داستان ‌ . امیدوارم این خرابکاری رو توی جلد های بعدی نکنن ‌ . انتظار نداشتم واقعا. اونم بعد قریحه دار.
خیلی ممنونم که قشنگ میل به ازدواج و بارداری رو سعی کردی از فکر آدما ببری ممنونم .  از این چیزا زیاد دیدم ولی داخل این کتاب قشنگ انگار داشت فشار می‌آورد که باید همینطور بشه .
حالا این عکس هم برای فان با دقت بخونید 😂
این دوتا ستاره هم فقط جهت اینکه یه جاهایی سرگرم کننده میشد . 
      
57

9

(0/1000)

نظرات

متشکرم از اینکه نظرتونو با ما به اشتراک گذاشتید✨🌱

1