یادداشت مهدی
10 ساعت پیش
راستش رو بخوای، خوندن این کتاب مثل این میمونه که یه مشت آجر پشت سر هم تو صورتت بخورن! آنقدر دردناکه که بعضی وقتا مجبوری کتاب رو بذاری زمین و یه نفَس تازه کنی. ولی در عین حال، یه جورایی نمیذاره رهایش کنی؛ مثل یه فیلم ترسناکه که با اینکه میترسی، بازم میخوای ببینی چی میشه! ۱. زندگی تو جهنم روی زمین تصور کن تو یه جایی به دنیا بیای که: - گرسنگی آنقدر عادیه که فکر میکنی خوردن یه مشت علف یا یه موش، یه وعده غذای لوکسه! - پدر و مادرت رو نه به عنوان خانواده، بلکه به عنوان رقیب میبینی، چون اگه اونها یه تکه نان بیشتر بخورن، یعنی تو گرسنه میمونی. - درس و مشق بچهها اینه که یاد بگیرن چطور به هم خیانت کنن و همدیگه رو لو بدن! شین، شخصیت اصلی کتاب، تو این شرایط بزرگ شده. اصلاً دنیای بیرون رو نمیشناسه. براش مفهوم "آزادی"، "عشق" یا حتی "دوستی" یه چیزای کاملاً بیگانهس. ۲. فرار؛ ولی رهایی واقعی اتفاق نمیافته وقتی شین بالاخره فرار میکنه، فکر میکنی همهچیز تموم شده، ولی تازه درد جدید شروع میشه: - مغزش اصلاً نمیتونه با آزادی کنار بیاد: مثلاً اولین بار که تو یه رستوران میره، نمیدونه باید چیکار کنه! - عذاب وجدان بخاطر خیانت به خانواده، هر شب خوابهاشو خراب میکنه. - احساس تنهایی شدید: چون تو دنیای بیرون، هیچکس واقعاً نمیتونه درک کنه که اون چی کشیده. این بخش کتاب واقعاً آدمو به فکر میندازه: آدمایی که از زندان فرار میکنن، آیا واقعاً آزاد میشن؟ یا زندان تو ذهنشون میمونه؟ ۳. یه سیستم شیطانی که آدمو به هیولا تبدیل میکنه بدترین چیز اینه که این سیستم طوری طراحی شده که آدما رو از درون خالی میکنه: - تو رو مجبور میکنه به همه شک کنی، حتی به مادرت! - کاری میکنه که بقا تنها چیزی باشه که برات مهمه، حتی اگه بخوای بچه همبندت رو بکشی! - انگار یه آزمایشگاهِ روانیه که میخواد ثابت کنه آدمها رو میشه به حیوان تبدیل کرد. ۴. چرا این کتاب مهمه؟ - یادآوریه که ما چقدر خوشبختیم: وقتی از سرما زیر پتو وایمیستی یا از غذایت ایراد میگیری، یادت میاد آدمایی هستن که آرزوشون یه لقمه نانِ گندیه! - نظامهای دیکتاتوری رو افشا میکنه: کره شمالی مثل یه شرکتِ مخوفه که مردمش بردههاشن و دنیا هم mostly ساکت میمونه! - بهت میفهمونه انسانها چقدر انعطافپذیرن: شین بعد از همه اینها، هنوز زندس و داره سعی میکنه زندگی کنه. این یعنی امید هیچوقت کاملاً نمیمیره. حرف آخر این کتاب یه شوک درمانیِ واقعیه. شاید بعد خوندنش یه مدت حسابی حالتو بگیره، ولی در عین حال دیدت رو به زندگی عوض میکنه. بهت نشون میده که آزادی، امنیت و عشق چیزای پیشپاافتاده نیستن، بلکه موهبتهایی ان که خیلیا هرگز تجربهشون نکردن
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.