یادداشت پردیس

 پردیس

1401/3/8

ثریا در اغما
        «عراقی‌ها از خیر تسخیر آبادان گذشتند» جلال آریان می‌گوید، در پیگیری‌های کابوس‌وارش در پاریس از جنگ عراق با ایران. جلال در آبادان کار می‌کرده، آبادانی نیست ولی به آنجا پیوند دارد، شرکت نفتی است و از آبادان سال‌های ابتدایی جنگ می‌گوید. بریده بریده. در تضاد با پاریس آرام و زیبایی که در آن می‌نوشیدند به سلامتی هم، آن‌ها که در روزهای انقلاب و بعدتر جنگ در رفته بودند. ترسیده بودند یا نگران موقعیت و ثروت رفته بودند. جلال آبادان را هر بار به یاد می‌آورد. که چقدر زیبا بود. که چقدر آباد بود. و به یاد می‌آورد ضجه‌های ارمنی دختر کاتوزیان را، و صدای فصیح می‌آید که از دهان آریان می‌نالد از این گروهی که در اروپا خبر از درد مردم جنگی ندارند. 
اختلاف است که ثریا در اغما نخستین رمان جنگ است یا زمین سوخته. خوزستانی که در این رمان توصیف می‌شود، و حتا فضای جامعه‌ی قلیل ایرانیان مهاجرت‌کرده در همان سال‌ها تازه است. تازه‌ی تازه. جنگ هنوز آن شکل تیپیک خاص سال‌های بعد را به خود نگرفته. یک آشفتگی شدید در همه جا به چشم می‌خورد. «ثریا» در اغماست. دختر جوانی که خواهرزاده‌ی آریان است و به بهانه‌ی او به پاریس آمده است. ثریا قرار بوده تداعی‌گر وطن باشد؟ قضاوت با خواننده است. می‌توان چنین چیزی را از فصیح سراغ گرفت. آریان خود فصیح است. تنهاست و عاشق، بسته به آبادان درست مثل خودش ولی نه آبادانی. فصیح خودش خانه‌ای در آبادان داشت که در جنگ خراب شد. ثریا در اغما صدای فصیحی است که عصبانی است و این سرزمین را تنهامانده دیده. منشش هم با باقی هم‌کارهای دست‌به‌قلمش گویا فرق داشت یا دوست داشت فرق داشته باشد. در «ثریا در اغمایی» که نوشته آبادان یک خاطره است، پاریس کاراکتر است و شهرهای ترکیه مثل بستر رودند، از آن‌ها می‌گذرد.
      

16

(0/1000)

نظرات

«ثریا در اغما» یکی از رمان‌های ممتاز ادبیات ایران است. 
شخصیت‌پردازی‌ها، فضاسازی‌ها و البته جفرافیای غیرمتمرکز که بر حسب روایت در زمان‌ قابل درک می‌شوند از دیگر عناصر تاثیرگذار این اثر به شمار  می‌آیند.
2

0

 پردیس

1401/9/22

درود بر شما.همینگونه است که می‌فرمایید. 

0

ارادت بانو 🙏 

0