یادداشت مجتبی شاهسون
1400/10/16
یاسوناری کاواباتا نویسنده کلاسیک ژاپنی است که داستان هایش دغدغهی نابودی ژاپن اصیل را بازنمایی میکند. کاواباتا خود در قرن 20 ام میلادی زیست و در دهه 1970 میلادی نیز وفات یافت. او شاهد تغییر ژاپن از کشوری سنتی به کشوری مدرن بود که این امر، فکر او را نا راحت کرده بود. یکی از داستانهای مهم کاواباتا در این باره، رمان کیوتو است که نوبل ادبی سال 1968 را نیز از آن خود کرد. کتاب کیوتو (پایتخت قدیم)، حاصل نگرانی کاواباتا برای نابودی کیوتو است. کیوتو که شهری کاملا سنتی در دل ژاپن است، در گذشته پایتخت ژاپن بوده و شهری بسیار مهم تلقی میشده است. داستان این رمان، از روایت زندگی دختری در کیوتو آغاز میشود که برای یافتن حقیقت زندگی خانوادگیاش مجبور میشود به توکیو سفر کند. او در توکیو با ژاپن نوینی روبرو میشود که کاملا متفاوت از ژاپن در کیوتو است. به عبارتی، او با جامعه مدرن ژاپن روبرو میگردد. بنظر میرسد آن نقطه مهمی که در گذشته این دختر گم شده و برای یافتنش به توکیو میرود، همان چیزی است که ژاپن در توکیو گم کرده است. این مسئله که آن نقطهی مبهم و گم شده چیزی است مرتبط با خانواده و گذشته نیز میتواند نشانی بر اصالت سنتی و تاریخی ژاپن باشد. به عبارتی، این یک داستان استعارهای است. ژاپن نیز مانند شخصیت اول این داستان، نقطهای مهم از گذشتهاش را گم کرده است. درنتیجهی این سفر، دغدغه تغییر کیوتو در طول زمان نیز مطرح میگردد. بنظر میرسد کاواباتا به شدت نگران آن است که کیوتو نیز در آیندهای نزدیک مانند توکیو به طور کلی تغییر کرده و مدرن شود. این نگرانی را میتوان در دیالوگهای مهم نیز مشاهده کرد، بطور مثال : " تاکی چیرو ... میگوید: از زمانی میترسم که همه کیوتو تبدیل به مهمانسرا بشه، مثل نزدیکی های معبد کودایجی، زمین خالی بین کیوتو و اوساکا رو منطقه صنعتی کردن..." از این شکل دیالوگها به وفور در متن داستان دیده میشود. همچنین، کاواباتا به شکلی مفصل به توصیف فضاهایی میپردازد که شخصیتها در آن قرار گرفتهاند. او با دقت و جزئیات فراوان، درختان و شکوفههای گیلاس را در کیوتو وصف میکند، همچنین با دقتی وصف نشدنی درباره طرحهای سنتی روی کیمونوی شخصیتهای داستان قلم میزند. همه این توضیحات مفصل نشان میدهد که کتاب کاواباتا، کیوتو، نوعی مدح کیوتو و ادای دین او به این شهر اصیل است.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.