یادداشت رها

رها

1401/3/10

زندگی کوتاه است
        <img src="http://www.upsara.com/images/fic8_2.jpg"/>
این کتاب در حقیقت نقد نامه ایست که توسط زنی به نام "فلوریا" خطاب به "آگوستین قدیس" ، فیلسوف و نظریه پرداز قرن چهارم ، نوشته شده. "فلوریا" برای مدت دوازده سال معشوقه ی "آگوستین" بود تا روزی که "آگوستین" به مذهب مسیحیت می پیوندد و پس از شکل گیری یک انقلاب روحی در وجودش ، "فلوریا" را از خود می راند و چه خیانتی بالاتر از آنکه آدم معشوقه اش را به خاطر نجات روحش ترک کند !؟
فلوریا در این نامه بیشتر از "آگوستین"، خدایی را به باد انتقاد می گیرد که زندگی زنی را به باد می دهد تا روح مردی را رستگار کند...  راستی که چه سخت است باور به چنین خدایی
نوک تیز انتقادات "فلوریا" ، مذهبی را نشانه می گیرد که جلوه های مادی زندگی را انکار می کند و پیروانش را از لذت بردن از تمامی زیبای های دنیوی نهی می کند
کتاب به زبانی ساده و تاثیر گذار نوشته شده . نویسنده به زیرکی ، نه تنها تفکر شخص آگوستین قدیس، که مکتب جمعی کلیسای کاتولیک را به چالش می‌کشد

 بخش هایی از کتاب 

چه بسا روزی هم تو را به دلیل آنکه به تمام لذت های زندگی پشت کردی ، داوری کنند. تو عشق را انکار می کنی ، شاید بشود آن را بخشید .اما انکار عشق به نام خداوند !؟ هرگز
---
من به خدایی که از آدم قربانی می خواهد باور ندارم.من به خدایی که زندگی زنی را به باد می دهد تا روح مردی را رستگار کند ایمان ندارم
---
خداوند بالاتر از همه چیز خواهان زندگی پارسایانه بنده است . چه سخت است باور به چنین خدایی
---
ما انسانیم ، "اورل" . ما باید نخست زندگی کنیم پس آنگاه ، بله آنگاه می توانیم فلسفه بافی کنیم 
---
به قول سیسرون : هیچ کلام مهملی نیست که فیلسوفی آن را بیان نکرده باشد
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.