یادداشت فرنوش

فرنوش

فرنوش

1403/10/17

چطور زندگی می کنید؟
        کتاب خیلی آرامش‌بخشی بود.
عاشق دایی کاپر بودم. عاشق خانواده‌هاشون و دوستیشون باهمدیگه بودم. منو خیلی جذب کرد چون یه چیزایی توش گفته می‌شد که من همیشه بهشون فکر می‌کردم ولی هیچ وقت تا عمقشون نرفته بودم که بخوام نتیجه‌گیری کنم. برای هر درسی که می‌داد، کلی مقدمه می‌داد که اوایل می‌گفتم اینا زیاده گوییه ولی وقتی به نتیجه‌گیریش می‌رسید می‌فهمیدم لازم بوده همشون. به نظرم کتابیه که برای نوجوون‌ها مخصوصا خیلی واجبه ولی خب منِ بزرگسال هم از خوندنش خیلی زیاد لذت بردم و طرز تفکرات قشنگ و جالبی بهم داد. هم درس‌هاش رو پیش می‌برد هم داستان رو و این دوتا چنان در کنار هم و درهم تنیده تعریف می‌شدن که آدم کیف می‌کرد.
کی فکرش رو می‌کرد این کتاب بخواد کاری کنه من از شخصیت ناپلئون خوشم بیاد؟ یه کاری کرد دلم بخواد توی دل سطحی‌ترین چیزهای زندگیم برم و توشون دنبال یه معنای عمیق‌تر بگردم.
صحنه برف بازیشون رو خیلی دوست داشتم و واقعا می‌تونستم خودم رو توی اون مدرسه ببینم که دارم از اون حجم از برف با دوستام لذت می‌برم و توصیفات بعدش از احساساتی که کاپر به‌خاطر ترس و عذاب وجدان تجربه کرد برام خیلی ملموس بود و نتیجه‌گیریش هم مخصوصا حرفای مادرش برام خیلی خیلی قشنگ بود. برای همین می‌گم مخصوصا نوجوون‌ها این کتابو بخونن چون به‌نظرم خیلی می‌تونه روی طرز تفکرشون از دنیا و تاثیرات ما روی زندگی دیگران و برعکس و تاثیرات تصمیماتمون روی اتفاقاتی که بعدتر برامون میوفته اثر بذاره. نثرش هم خیلی روان و شیوا بود. یهو به خودت میومدی می‌دیدی ۵۰ صفحه ازش رو خوندی و توی دنیای کاپر و داییش و تفکراتشون غرق شدی.
 اگه دنبال یه کتاب کوتاه که حال خوب کنه می‌گردین بخونینش بعید می‌دونم پشیمون بشین.
ممنونم از هایائو میازاکی بابت معرفیش.
      
1.0k

26

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.