یادداشت زینب هادی
1402/10/7
بسم الله الرحمن الرحیم اسمش «بیبابا» است روایتهایی از کسانی که بابا ندارن ظاهرا کتاب برای بزرگسال است اما به نظر من تو بهترین سنی که میشه این کتاب رو خوند آغاز نوجوانی و دوازده سال به بالاست یعنی از آغاز فهمیدن زندگی، آدم بفهمه گاهی تو زندگی، آدم از داشتن بعضی نعمتها محروم است و این طور نیست که خدا بدهکار ما باشه و همه نعمتها رو به ما بده و ما هم تو غفلت روزگار بگذرونیم. نه، گاهی میشه این نعمتها رو نداشت یا داشت و از دست دادشون یا اینکه آدم بفهمه اونایی که بابا ندارن چه حس و حالی، چه درد و غمی، چه سختی و مشکلاتی رو تجربه میکنن هم بفهمه، و هم بدونه چطور کمکشون کنه، یا اینکه حداقل نمک نپاشه رو زخماشون روایتهای جالبی بود از باباهای خوبی که باعث افتخار خانواده بودن یا حتی باباهایی که مسئولیت نپذیرفتن و زندگی رو ترک کردن به هر حال هر نوع بابایی چه خوب چه بدش رو نداشتن یه فقدانی است و خوندن این کتاب باعث میشه همراه راویها باشی و از غمهاشون بدونی و بهترین گزینه کتاب خوندن اینه که با خوندن تجربه دیگران، انگار خودت تجربه کرده باشی موضوع جالبی بود برای روایت
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.