یادداشت سروش علی‌نژاد

        کافکا در ساحل رمانی است عمیق، چندلایه و کاملاً موراکامی‌وار، که خواننده را به سفری سوررئال، پیچیده و هم‌زمان درونی می‌برد. داستان دو روایت موازی را دنبال می‌کند: کافکا تامورا، نوجوانی که از خانه فرار کرده تا از سرنوشت شومی که پدرش پیش‌بینی کرده بگریزد، و آقای ناکاتا، پیرمردی ساده‌دل با توانایی عجیب در صحبت با گربه‌ها. در طول مسیر، خطوط زمانی، دنیای ذهن و واقعیت، و رویا و بیداری در هم می‌آمیزند.

رمان پر است از ارجاعات ادبی، موسیقایی، اسطوره‌ای و فلسفی، اما همه‌ی این‌ها در بطن روایتی قرار دارند که سرشار از حس تنهایی، جست‌وجوی معنا و نیاز به رهایی است. موراکامی با نثری شاعرانه، فضاهایی خلق می‌کند که هم عجیب‌اند و هم آشنا؛ مانند اتاق‌هایی در ذهن که سال‌هاست کسی به آن‌ها سر نزده.

کافکا در ساحل کتابی نیست که تنها خوانده شود، بلکه باید در آن غرق شد، درونش زندگی کرد، و اجازه داد پرسش‌هایش در ذهن ریشه بدوانند. اگر دنبال داستانی هستید که نه پایان مشخصی دارد و نه پاسخ قطعی، اما تجربه‌ای ادبی و احساسی عمیق برایتان رقم می‌زند، این رمان یکی از بهترین انتخاب‌هاست.
      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.