یادداشت سید محمدهادی جلالی

ماورای طبیعی شدن
        باید در مسیری نو قدم گذاشت. باید جهانی نو را خلق کرد. اما این آفرینش از درون خود ما نشئت می‌گیرد. ما نجات دهندگان جهانیم البته اگر در اولین گام خود را نجات دهیم و به خود عشق بورزیم. فکر می‌کنم این عشق یک پل است. پلی برای رسیدن به منشا هستی برای رسیدن به خدایی که عاشقانه هوای ما را دارد. او را در قلب خود جای می‌دهیم جایگاه اصلی او. این جایگاه وجود ما را نورانی می‌کند و کل دنیا را روشن می‌گرداند. 
این کتاب بازگو کننده همین مسیر است. مسیری پرفراز و نشیب برای رسیدن به صلح درونی. مسیری ه می‌تواند بر اطرافیان ما نیز اثر بگذارد. 
من هر گاه که مراقبه‌های خاص دکتر دیسپنزا را انجام می‌دهم، انگار به وجودی عاشقانه متصل می‌شوم. به منشأ هستی. دوست دارم به همه کس و همه چیز عشق بورزم. محبت کنم. نفس بکشم. در لحظه زندگی کنم و تا پایان عمر در مسیری قدم بردارم که آن را دوست دارم. 
این کتاب بازگو کننده مسیر عاشقی است. راهی که اگر به آن عمل کنی و به آن عشق بورزی، مسلما زندگی متفاوتی خواهی داشت. 
زندگی‌ای پر از شور، مستی و وحدت و یکرنگی. 
      
8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.