یادداشت

آخرین روز خانم بیکسبی
        بسم الله الرحمن الرحیم 

من این کتاب رو از هفت سالگی دارم،ولی نخوندمش. همیشه فقط یه صفحه اولش رو میخوندم و ولش میکردم. ولی بالاخره تصمیم گرفتم کامل بخونمش و این کار رو هم کردم.
خیلی کتاب‌ قشنگی بود.ساده و پر از‌ احساس.داستان معلمی بود به اسم خانم بیکسبی،که برای بچه ها توی کلاس کتاب هابیت رو میخوند و صدای همه ی شخصیت هارو درمی آورد،برای هر اتفاقی یه "بیکسبی گفته"داشت که یه جمله ی مناسب و اخلاقی بود😅،و خلاصه برای بچه ها خیلی دوست داشتنی بوده.
حالا یه اتفاقاتی پیش میاد و بچه ها میفهمن خانم بیکسبی سرطان داره و یه مدتی هم به خاطر درمان مدرسه نمیاد،و قراره بوده قبل رفتن خانم بیکسبی به یه شهر دیگه برای درمان،یه جشن بگیرن که بچه ها و خانم بیکسبی بتونن همو ببینن.ولی به خاطر حال بد خانم بیکسبی این اتفاق نمیفته و سه تا از بچه ها به اسم های برند،توفر و استیو تصمیم میگیرن که یه نقشه بکشن تا قبل اینکه خانم بیکسبی به یه شهر دیگه برای درمان منتقل بشه،برن پیشش و ببیننش و...
داستان خیلی خیلی قشنگ و دوست داشتنی ای بود.بامزه،قشنگ،ساده و روان.نویسنده خیلی خوب شخصیت پردازی رو انجام داده بود.حوصله سربر نبود و کشش داشت.به رابطه ی خانم بیکسبی و بچه ها خیلی خوب پرداخته شده بود.
سن و سالتون هم مهم نیست،به نظرم هر رده سنی ای ازش لذت میبره.
خلاصه ارزش خوندن رو داره:)
پ.ن: به یه معلم نیاز دارم که بیاد واسه م هابیت بخونه:/
      
325

45

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.