یادداشت سیدحمیدرضا قادری
1401/9/3
به نام خدا ۱ برای از پادرآوردن دشمن شریر، مجازیم تا چه اندازه شرارت کنیم؟ در حقیقت قصه این کتاب ظریف و لاغر، به حسب تعداد صفحات، همین است. ۲ با اختراع هواپیما، ارتشیهای دولتهای استعمارگر، خوشحال شدند؛ چرا که دیگر لازم نبود نیروی انسانی زیادی را در جبههها از دست بدهند. هواپیما برمیخواست و چون ابابیل، کار دشمن را یکسره میکرد. اما مشکلی بود؟ بمبها جای درست نمیافتادند. یک هلندی-سوییسی گوشهگیر ولی منضبط، دستگاهی اختراع کرد که بمبها را با کمترین خطا روی هدف میانداخت. ارتش آمریکا اختراعش را خرید و حالا هواپیماها در جنگ جهانی دوم، دقیقتر شده بودند. اما سوال جدیدی پدید آمد: بمبها را دقیقاً کجاها بیندازیم؟ روی شهرکهای صنعتی و نظامی تا موتور محرک جنگ دشمن بخوابد یا روی شهرها و هرجا که بشود با افزایش تلفات، دشمن را وادار به تسلیم کرد؟ ۳ کتاب خوشخوان است؛ حاصل پژوهش یک نویسنده غربی که عاشق صنعت هوایی است. خوب هم ترجمه شده و خوشگل چاپ شده. خواندنش، مفرح است و به گمانم خوشتان بیاید. ابداً تخصصی و خستهکننده نیست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.