یادداشت Yasesefid_135
1402/8/24
حال وهوای عجیبی داشت این کتاب! وقتی همه از آن تعریف میکردند من با خودم میگفتم چرا باید از آن خوشم بیاید! حس میکردم بین من و اعتیاد کوچک ترین قرابت و تجربه مشترکی وجود ندارد. خرداد ماه بود، اولین بار در رواق کتاب امام رضا با کتاب مواجه شدم. حس خوب دوستان کتاب خوان نسبت به آن باعث شد چند دقیقه در رواق بنشینم و در ماجرای خودکشی آقا خسرو غرق بشوم. به قم که برگشتم هر چه گشتم در هیچ کتابخانه حقیقی و مجازی پیدایش نکردم. حالا بعد از مدت ها دور بودن از کتاب خوانی و اعتیاد به فیلم دیدن خیلی اتفاقی در کتاب خانه با آن مواجه شدم! راستش را بخواهید نیمه اول کتاب کلافه ام کرده بود با خودم میگفتم بعد از این همه مدت دوری از کتاب حالا باید با یه همچین کتاب سیاهی روبرو بشوی! نیمه اول کتاب خواننده را پر از حس شرم میکند. انگار هر جمله اش غم عمیقی را به قلبت تزریق میکند. شاید اگر از قبل تعریف کتاب را نشینده بودم خواندنش را تحمل نمیکردم. آخر چه طور در روزهایی که خودم را در زندگی گم کرده بودم میتوانستم در سرگشتگی و استیصال سیاهی و ناامیدی یک نفر دیگر شریک شوم؟ اما نیمه دوم کتاب خدا بارها در قرآن میگوید ما شما را بعد از مرگ تان زنده میکنیم، تعجب نکنید بله ما شما را دوباره از هیچ خلق میکنیم. آن خدایی که یک بار به شما زندگی بخشید دوباره هم میتواند ذره ذره تان را از عالم جمع کند و از گور بلندتان کند. نیمه دوم کتاب از کسانی میگوید که مرده بودند نه راستش را بخواهید به قول آقا خسرو مردن که چیزی نیست مردن برایشان عروسی بود دردی که آنها درکش میکردند فراتر از این حرف ها بود. ولی خدا زنده شان کرد زنده تر از من و شما! به قیامت شک دارید؟ به زنده شدن پس از مردن؟ آقا خسرو سی سال بعد از مرگش زنده شد؟ به نظرتان سی سال بعد از مرگ چه چیزی از ما میماند؟ کتاب را به همه توصیه میکنم به خصوص به کسانی که به هر شکلی با اعتیاد(به نظرم اعتیاد فقط به مواد مخدر نیست هر عادتی که زندگی مان را نابود کند اعتیاد است!) سر و کار دارند، به خصوص به دانش آموزان سال اخر دبیرستان به خصوص به هر کسی که هیچ روزنه امیدی در زندگی اش پیدا نمیکند و....
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.