یادداشت محمدرضا شمس اشکذری

        این کتاب خاطرات سیدنورالدین عافی را در دوران دفاع مقدس مرور می‌کند. سیدنورالدین، داوطلبی بوده که از ماه‌های آغازین جنگ تا روزهای آخر، در جبهه‌ها حضور داشته است؛ از کردستان تا جزایر مجنون و شلمچه و از عملیات علیه ضد انقلاب تا عملیات‌های بدر، والفجر هشت و کربلای چهار.
کتاب، از آن جنس خاطرات نیست که بریده بریده، فقط نور از جبهه ساطع کند بلکه خاطرات صمیمی یک رزمنده است. به معنویات، عزاداری‌ها و اخلاص رزمنده‌ها پرداخته شده اما شیطنت‌ها، شوخی‌ها و اشتباهات را هم به خوبی دربرمی‌گیرد.
در مورد عملیات‌ها هم نگاه کلی در کار نیست. ماجرا از کف میدان نبرد و از زاویه نگاه یک رزمنده در سطح گروهان به تصویر کشیده می‌شود و در همان حدی که او از نبرد متوجه می‌شده، ما هم متوجه می‌شویم.
توصیفات سیدنورالدین از نماز جمعه‌ای که آیت‌الله مدنی در آن ترور شد، از بیمارستان‌ها و مجروحیت‌ها، از سایر رزمنده‌ها و شرایط زندگی آن‌ها، از عملیات‌های مختلف و زخمی و شهید شدن‌ها، اطلاعات بسیار سودمندی براین داشت.
      
10

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.