یادداشت 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
4 روز پیش

به نام خالق هر چیز. هیس هیس فانتزی دیگری از نشر پاژ. برای نظر دادن راجع به این کتاب اول باید سطح توقع مون رو معلوم کنیم. یعنی چی؟ یعنی اینکه وقتی این کتاب رو شروع میکنید توقع خوندن فانتزی به اصطلاح دهن پر کنی نباشید، ولی خب به نظر من رابطۀ بین پچ و نورا تو این کتاب خیلیییی قشنگه. خودم به شخصه فانتزی-عاشقانه های بهتری هم خوندم ولی اینم واقعا دوست داشتم:) حالا داستان راجع به چیه؟ داستان راجع به دختری به نام نورا هست که یک روز مربی زیست شناسی تصمیم میگیره همگروهی اون پسر مرموز ولی جذاااب کلاس یعنی پچ باشه... پچ از همون اول شروع میکنه به نزدیک شدن به نورا و از هر راهی برای لاس زدن با نورا استفاده میکنه😭🤧 (تازه صداش میکنه «آنجل» یا همون فرشتهههه 😭😭) و دقیقا از وقتی که پچ به نورا نزدیک میشه یسری اتفاقات عجیب غریب توی زندگی نورا می افته: فردی که سیاه پوش به او حملاتی میکند، حافظه اش مدام دچار تغییر می شود و... پایان کتاب به نظرم شوکه کننده بود و اصلا قابل حدس نبود! و نویسنده جوری این جلد رو تموم کرد که به شدت منتظر اتفاقات جلد بعد هستم:) و در پایان اگر توقع زیادی از فانتزی این کتاب ندارید ولی یک عاشقانه خیلیی قشنگ میخواید هیس هیس؛فرشتگان خاموش یکی از گزینه هاتون میتونه باشه. پ ن: اینکه توی بقیه ادیان هم فرشتگان سقوط کرده وجود دارن برام خیلی جالب بود. چون گویا در واقعیت هم فرشتگان سقوط کرده دو نوع هستند و یکی از این دو نوع به دلیل تمایلات نفسانی انسان می شوند. (این فرشتگان کافر نشدند و فقط اشتباه کردندکردند.) پ ن ۲:خوندن این کتاب باعث شد دوباره برم و داستان شیطان و سرپیچی اش از خدا رو بخونم... بماند به یادگار از چهاردهمین روز از فروردین ۱۴۰۴.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.