یادداشت سهیل خرسند
1401/9/13
گفتار اندر ستایش گابو گابوی عزیزمممممممم، من شما را خیلی دوست دارم❤️ اتصالِ این داستانِ شیرین به بخشی از موضوعِ ابررمانِ «صدسال تنهایی» که دومین رمانِ برتر و مورد علاقهی من است، نه تنها همانند داستان «کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» برای من منجر به خاطرهبازی شد بلکه باعث شد اتفاقات و لحظات سختی که امروز داشتم را راحتتر تحمل کنم و از خواندنِ هر سطرِ این داستان لذت ببرم. امضای گابو در هر صفحه از داستان به چشم میآمد، همان المانهای همیشگی و صدالبته استفاده از طنزِ شیرینِ مختصِ مردمِ امریکای لاتین، همه و همه باعث شد امروز لحظات خوشی را با داستانِ گابو تجربه کنم و از این تریبون برای روحِ گابوی عزیزم طلبِ شادی میکنم🙏🏻 گفتار اندر معرفی کتاب برگ باد، عنوان فارسی و ترجمه شدهی داستانی به قلمِ «گابریل گارسیا مارکز» ملقب به «گابو» است که در ایران توسطِ آقای «کاوه میرعباسی» ترجمه و نهایتا توسطِ نشرِ «نیک» چاپ و منتشر گردیده است. این داستان همانند داستان «کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» به وقایعی در شهر خیالی «ماکوندو» میپردازد. بله ماکوندو، همان شهر خیالی که در ابررمان «صدسال تنهایی» در کنار شخصیتهای بیشمار داستان در آن زندگی کردیم و بار دیگر به لطف گابو در این داستان به آن شهر برگشتیم تا خاطرات خود را زنده کنیم. داستان در مورد پزشکیست که به شکلی که در داستان میخوانیم وارد ماکوندو میشود و در آن سکنا میگزیند. داستان پر پیچ و خم زندگی او درست از شبی طوفانی آغاز میگردد که زخمیهای جنگ را جلوی منزل او میآورند اما او در را جهت مداوا باز نمیکند و از آن روز به بعد برای زنده ماندن در مقابل خشم مردمان ماکوندو در خانه محبوس میگردد و ... . البته به این نکتهی مهم لازمه اشاره کنم که به واسطهی تکنیک شیرین و دوست داشتنیِ «پس و پیش کردن زمان» توسط گابو، داستان در کتاب به شکل دیگری آغاز و خاتمه مییابد. نقلقول نامه "خیال میکردم مردهها مثل آدمهای آرام و خوابیدهاند و حالا میبینم درست برعکس است. میبینم شبیه آدمیست بیدار و عصبانی که کتککاریِ مفصلی کرده باشد." "اگر عزیزی را از دست دادیم، باید باغچهای یاسمن بکاریم تا هر شب به یادش باشیم." "قبل از آنکه چیزی به حرکت درآید، زمان ابدی است. اما وقتی چیزی به حرکت درآید، آدم میتواند بفهمد زمان گذشته." کارنامه همانطور که در بالا اشاره کردم، گابو در این داستان هم همانندِ داستانِ «کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» از تمامِ المانهایی که در نوشتن استفاده میکرد بهره گرفت اما با مقدار و شدت کمتر و بخاطر همین من این داستان را یک لول پایینتر از داستان مذکور دیدم و یک ستاره به همین منظور از آن کسر و چهار ستاره برایش منظور میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.