یادداشت رضا هاشمی
1402/1/28
قضاوت با احساس یا بیاحساس؟! جنگ روایتها خیلی وقت پیش بود که با یکی از دوستان در مورد آثار ادبی که پس زمینه حقوقی دارند صحبت میکردم که این کتاب به من معرفی شد؛ انسان، جنایت و احتمال! تا اینکه چند روز پیش تصمیم به خواندنش گرفتم و به سراغ کتابخانه دانشگاه رفتم و اتفاقا یک نسخه قدیمی مربوط به سال ۵۶ و انتشارات امیرکبیر را یافتم. نسخهای که از فرط قدیمی بودن ورقهای آن به زردی گرویده بودند و همین باعث میشد تا حس و حال داستان که مربوط به چند دهه قبل و یک نظام قضایی متفاوت بود بهتر درک شود. به صورت خلاصه، داستان در مورد زنی روستایی است که جسدش بعد از زلزله از زیر آوار بیرون کشیده میشود و پزشک روستا متوجه میشود که مرگ وی نه بخاطر زلزله، بلکه بخاطر ضربه تبر است و حال همسرش متهم به قتل اوست. کتاب، یک اثر ادبی برای به نمایش گذاشتن قدرت کلام و استدلال است؛ به نحوی که وقتی در داستان جای دادستان و وکیل مدافع متهم عوض میشود، علیرغم اینکه شواهد و مدارک جدیدی اضاف نشده، رای دادگاه هم عوض میشود. داستانِ تقابل روایتها و کنار هم چیده شدن اندک مدارکی است که در دسترس طرفین پرونده در دادگاه است. البته که وجه ادبی داستان بر وجه حقوقی آن غلبه دارد. اما به نظر، نویسنده به خوبی از عهده القای تاثیر اتفاقات روز جامعه، پیشزمینه و ذهنیت قاضی و دادستان و وکیل، پوشش جرائد و رسانهها و به طور کلی «رویه قضایی» بر سرنوشت یک پرونده برآمده است. خوب یا بد، باید در نظر داشت آنکس که مسؤول رسیدگی به یک پرونده است هم یک انسان است و تحت تاثیر محیط و البته عواطف و احساسات؛ خصوصا در جایی که جزئیات و نظر کارشناسی دقیقی وجود ندارد. حتی در متون فقهی نیز احساسات قاضی در نظر گرفته شده و برای تعدیل آن توصیههایی به قضات شده است؛ از جمله رعایت تساوی بین حقوق طرفین در جلسه دادگاه. اما جالب اینجاست که رعایت تساوی در میل قلبی برای قاضی واجب نیست. (و يجب على القاضي التسوية بين الخصمين في الكلام والسلام والنظر و أنواع الاكرام والانصات والانصاف ... ولا تجب التسوية في الميل القلبي.) البته تاکید نویسنده بر مشکلات دیگری نظیر فاصله فرد روستایی با دادگاه خانواده، عدم آشنایی قضات با مسائل ظریف زناشویی و در کل به تعبیر خودش، گوشههایی از تنگناهای یک جامعه با نظام دیوانسالار نیز دیده میشود. مشکلاتی که نمیدانم طی این سالها با راهحلهایی مثل قرار کارشناسی یا اضاف شدن قاضی مشاور در دادگاه خانواده تا چه حد مرتفع شده است! [...و جانی کوچکی از جانی کبیر -طبیعت- به عنوان یک برگ برنده استفاده کرده است. انگار که گیاهی را از دامن دشتی کنده، جوشانده و به خورد بیماری داده است. تو چگونه یک گیاه بیابانی را از یک «تکان خوردن زمین» تفکیک میکنی؟...]
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.