یادداشت مرتضی داوری

سخن های دیرینه: سی گفتار درباره فردوسی و شاهنامه
        

«فردوسی و بیتی هزار از دقیقی»
فردوسی در اواسط شاهنامه (دفتر پنجم، تصحیح جلال خالقی مطلق) پس از  داستان های رزم یازده رخ و جنگ بزرگ کیخسرو و پادشاهی لهراسپ، در آغاز داستان پادشاهی گشتاسپ و داستان جنگ او با ارجاسب، به گفته خود، «بیتی هزار» از دقیقی را می آورد که داستان گشتاسپ است. سخن دقیقی در شاهنامه، ۱۰۱۵ بیت است که تقریبا با گفته فردوسی درباره شمار آنها  هم خوان است. در پایان سخن دقیقی، فردوسی نظر خود را درباره شعر دقیقی که پیشگام او در سرودن شاهنامه بود چنین بیان می کند:
نگه کردم این نظم سست آمدم
بسی بیت  ناتندرست آمدم
من این زان بگفتم که تا شهریار
بداند سخن گفتن نابکار
چو طبعی نباشد چو آب روان
مبر پیش این نامه خسروان
دهان گر بماند ز خوردن تهی
از آن به که ناسازخوانی نهی
دکتر جلال خالقی مطلق در کتاب سخن های دیرینه، در مقاله بیست و ششم، به تفصیل(حدود ۱۰۰ صفحه) به بررسی این هزار بیت دقیقی و سبک شناسی آن و سنجش آن  با شاهنامه و شعر فردوسی پرداخته است. از جمله نکته های این بررسی اینهاست:
۱. کاسته شدن از سرعت جریان وقایع در سروده دقیقی در سنجش با شاهنامه فردوسی‌ و پرداختن بسیار دقیقی به تکرار زاید جزییات برعکس فردوسی که در این گونه موارد ایجاز شیوه پسندیده اوست. 
۲. کم بودن تشبیه و توصیف در شعر دقیقی؛ البته به جز سه نمونه توصیف در توصیف شاهزادگان و پهلوانان ایرانی و میدان کارزار که انصافا جاندار و زیبا است و برآمده از صمیم دل:
بیارم ز گردان هزاران هزار
همه کاردیده همه نیزه دار
همه شاه چهر و همه ماه روی
همه سروبالا همه راستگوی
همه از در پادشاهی و گاه
همه از در گنج و تاج و سپاه
همه نیزه گردان شمشیرزن
همه پاک گردان لشکرشکن
چو جوشن بپوشند روز نبرد
ز چرخ برین برگذارند گرد
در فردوسی، فراوان به توصیف برآمدن و فرورفتن خورشید برمی خوریم که شاعر آنها را غالبا برای عوض کردن صحنه رویدادها به کار می برد که در دقیقی این گونه توصیف ها بسیار نادرند.
۳. ساخت ترکیبات دراز در شعر دقیقی در اثر مقدم کردن یک یا دو صفت بر موصوف و مضاف الیه بر مضاف و قلب عبارت مانند: ایران زمین مرز، پدر داده تاج، گران آهنین بند، بزرگ آهنینه قبای، نبره کیان زاده پور، که گر چه در شعر فردوسی نیز هست، اما در شعر دقیقی بسیاری از آنها مصنوع است و در ساخت آنها عدم مهارت دیده می شود
۴. خالقی مطلق بر آن است که علت گنجاندن شعر دقیقی در میان شاهنامه فردوسی، همان است که فردوسی در مقدمه بر سخن دقیقی گفته، یعنی به علت اهمیتی که برای کار دقیقی قایل بوده، بر کار ناتمام و آرزوی برآورده نشده دقیقی تاسف خورده و به دنبال خوابی که از دقیقی دیده، بزرگوارانه اشعار دقیقی را آورده است تا نابود نشود.
۵. هر چند سخن دقیقی نسبتا خشک و جریان وقایع در اثر درنگ در جزییات کند است، اما احساسات ملی شاعر مانند فردوسی گرم و پرجوشش است، به گونه ای که بزرگان ایران را صمیمانه می ستاید و بزرگان دشمن را با دشنامهایی چون پلید و یک و جادو و پیرگرگ، یا پلشت و جادوی زشت، با دیو و ستنبه(به معنی زمخت و کریه) می نکوهد. در سخن فردوسی دشنام به دشمن خیلی کمتر و ملایم‌تر و بیشتر برگرفته از مآخذ اوست. سخت ترین دشنامها در سخت فردوسی عبارتند از: وارونه خوی، ناپاک، شوم، کم خرد، بدنهان، بدنشان، شوخ چشم، بدنژاد. در سخن فردوسی گاه ستایشی از دشمن نیز هست که در سخن دقیقی نیست.
۶. از جمله واژه های زیبا که دقیقی به کار برده و فردوسی آن را به کار نبرده واژه «ترنگاترنک» است: «به‌گوش اندر افتد ترنگاترنگ» که اسم صوت مرکب است؛ ترکیب تکریری با الف وقایه، و فردوسی تنها یک بار به گونه ساده «ترنگ» به کار برده است. 
۷. به گفته خالقی مطلق، شمار واژه های عربی شاهنامه در شمار حدود ۴۸ هزار بیت شاهنامه، ۶۴۲ واژه است که به طور نسبی در هر هزار بیت ۱۴ واژه نوی عربی است، و ۱۸۴ بار واژه عربی اعم از نو یا تکراری، در حالی که دقیقی در ۱۰۱۵ بیت خود، ۱۱۰ بار واژه نو یا تکراری عربی به کار برده که نشان می دهد دقیقی کمتر از فردوسی واژه عربی به کار برده است. 
آدرس کانال من در ایتا:
@joreeha1
      
1

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.