یادداشت زهرا
1403/9/13
ادبیات روسیه همیشه برایم جذاب بوده و این بار نیز تولستوی با دقت و قدرتی بیمانند دختری جوان را به تصویر کشیده است، گویی خودش تمام زندگیاش را زیسته است! این رمان کوتاه و جمع و جور، همه چیز را به اندازه دارد؛ احساسات، منطق، شور زندگی، ملال، شادی جوانی و پختگی پیری. همین ترکیبهای دقیق آن را ملموس و باورپذیر کرده است. داستان کتاب ساده است؛ روایتی از تغییر تدریجی احساسات انسان در گذر زمان. یکی از پیامهای کلیدی آن این است که باید گذر زمان و اثرات طبیعی آن را بپذیریم و تغییر شور و هیجان اولیه را به معنای پایان عشق تعبیر نکنیم. عشق بدون تلاش و مراقبت دوام نمیآورد. خواندن این کتاب شبیه تماشای آیندهای خاکستری اما واقعی است؛ احساسی که حتی برای خودمان هم راه فراری ندارد. این حس هم الهامبخش است و هم آزاردهنده، مثل یک اسپرسوی خیلی خوب.
(0/1000)
محمد دهقانی
1403/9/14
1