یادداشت سیده زینب موسوی
2 روز پیش
با وجود چندین تجربهٔ خوبی که از آثار ایمی هارمون داشتم، بازم دلم نمیخواست این کتاب رو بخونم چون از توضیح داستانش خوشم نمیاومد: دختری لباس پسرونه میپوشه و میره تا برای استقلال آمریکا بجنگه، این وسط عاشق هم میشه و... 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 من با اینکه یه دختر کارهایی انجام بده که به زعم خیلیها پسرونهست مشکلی ندارم و خیلی از کتابهایی که میخونم و دوست دارم پر از این دختراست. ولی خب، این نقش پسرها رو بازی کردن در مجموع اصلا پسندم نیست، البته که بستگی داره نویسنده چطور تونسته باشه جمعش کنه. سر همین بود که رغبتی برای خوندن این کتاب نداشتم، ولی بعد از تعریف یکی از دوستان تصمیم گرفتم برم سراغش. مخصوصا از این جهت که به تازگی یه کتاب دیگه حول و حوش همون بازهٔ تاریخی آمریکا تموم کرده بودم و میخواستم به پیشنهاد خواهرم (در واقع به اصرار خواهرم 😄) تئاتر موزیکال «همیلتون» رو هم ببینم که باز مربوط به همون بازهست (هنوز این یکی رو تموم نکردم! تا اینجا بد نبود، ولی خب، اینکه برای نقش جرج واشنگتن و ارون بِر و لافایت و تامس جفرسون از افراد سیاهپوست استفاده کنی به نظرم واقعا مسخرهست 🙄). 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 کتاب هم اولش خوب شروع شد. شخصیت اصلی یه دختر پرتلاش بود که با نظراتش آدم رو به خنده مینداخت :) ولی هر چی گذشت داستان برام یکنواختتر شد... اول اینکه مدل عاشقانهش رو دوست نداشتم. چون یه طرف ماجرا مردی بود که حدود یه سال و نیم پیش زنی که عاشقش بود رو از دست داده بود و من کلا از اینطور عاشقانهها خوشم نمیاد و البته این یه نظر کاملا شخصیه 😅 غیر از اون به نظرم بعضی صحنهها اصلا به فضای داستان نمیاومد و حتی به مدل ایمی هارمون هم نمیخورد، نمیدونم اینا دقیقا چی بودن اون وسط! و خب، از یه جایی به بعد رسما هیچ اتفاق خاصی هم نمیافتاد و همین شد که بعد از چند دقیقه خوندن حوصلهم سر میرفت و میذاشتمش کنار و در نتیجه، تموم کردنش خیلی بیشتر از کتابهای دیگهای که از این نویسنده خوندم طول کشید. در واقع اینجا، خیلی کم پیش اومد که با اشتیاق به خوندن ادامه بدم، یا احساساتم سر صحنهای خیلی درگیر بشه یا تیکهای رو رنگی کنم و این بحثا، چیزایی که تو کتابهای دیگهٔ نویسنده خیلی بیشتر اتفاق میافتاد. البته باز یکی دو فصل آخر به نظرم بهتر بود و باعث شد کتاب رو با حس بهتری تموم کنم و با اطمینان بیشتری بهش ۳ بدم! 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 بخشهای تاریخیش هم خیلی وقتها باعث میشد یه همچین حالتی داشته باشم: 🙄😒 وقتی که اینقدر با شور و حرارت در مورد آزادی حرف میزدن و اینکه این سرزمین با همه جا متفاوته و این بحثها، با خودم میگفتم جدا؟ اونوقت نظرتون در مورد رنگینپوستها چیه؟ البته نویسنده چند جا به قضیهٔ بردگی اشاره میکنه و اینکه تا سالها بعد از جنگ بردهداری همچنان در آمریکا رواج داشته. ولی خب هیچجا هیچ اشارهای به سرخپوستها نمیکنه که جالب بود... 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 خودم یه چند تا ایراد تو ترجمه دیدم ولی دوستانی که با هم کتاب رو خوندیم بیشتر از اینها ازش ناراضی بودن و میگفتن اشکالات ویرایشیش هم کم نبوده. سانسور ترجمه ولی در مجموع خوب بود، یعنی بدون اینکه بخواد خیلی به داستان لطمه بزنه صحنههای جنسی رو حذف کرده بود. با این حال مدل داستان طوریه که به نظرم برای نوجوون مناسب نیست...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.