یادداشت محمد ابراهیم آبادی
6 روز پیش
کتاب حاضر به نویسندگی جی. ال. ویتریک است. اثری تاثیرگذار و خواندنی از جنگ جهانی دوم. داستانی جذاب از هلنا و پدرش فرانچسکا درباره زمانیکه نازی ها به یهودی ها حمله میکنند و در خانه اش اتفاقاتی عجیب رخ میدهد. او یک پزشک یهودی به همراه خانواده اش را زیر کف آشپزخانه و دو خانواده یهودی را در خوکدانی و یک سرباز آلمانی را در زیر شیروانی پنهان میکند. فرانچسکا قهرمان داستان ماست. او این کار را بدون اینکه هر کدام از آن ها با خبر شوند انجام داده و از چشم سربازهای نازی پنهان کرده است. داستان حول محور این چند نفر میگذرد. نویسنده واقعیتهای جنگ و استرس ها و شجاعتهای آن را روایت میکند. برای من فضاسازی داستان بقدری جالب و گیرا بود که با خواندن هر خط از کتاب گویی یک صحنه از تصویری سینمایی را میبینم. جنگ همیشه داستانهای جالب و عجیبی را در دل خود داشته است. روشنایی های شجاعت و ایثار را در دل تاریکی ها و ظلم ها نمایان کرده است. امید همیشه در سخت ترین روزگار دلگرم انسانهای امیدوار و شجاع بوده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.