یادداشت نرگس

نرگس

1402/10/3

امید در تاریکی؛ تاریخ های ناگفته، احتمالات بی کران
        خب، درسته وقتی به چیزی به اسم انقلاب یا تغییر فکر می‌کنیم، به تاثیرگذاری مردم به جامعه یا حکومت، بیشتر مواقع یاد تغییر نظام حکومتی میفتیم! 
اما این کتاب می‌گفت تغییر دادن جامعه و بهتر کردنش حتما و لزوما با تغییر دادن حکومت نیست و تغییرات و جنبش‌های مردمی کوچک رو بررسی می‌کنه؛ از جنبش صلح جهانی تا جنبش‌های محیط‌زیستی و تغییراتی که مردم می‌تونن ایجاد کنن اما باید «امیدوار» باشن که می‌تونن انجامش بدن و «ناامیدی» تغییری ایجاد نمی‌کنه.

+ از لحاظ نوشتاری هم ساده و روون بود و زیاد اصطلاحات پیچیده و تخصصی نداشت که بخواید گیج بشید و برای هر صفحه‌ش هزار‌تا اصطلاح رو گوگل کنید ببینید حرف حساب نویسنده چیه -جوری که بیشتر کتاب‌های این موضوعی آدم رو گیج می‌کنن›››- و از این بابت واقعا از نویسنده سپاسگزارم!

+" غول خفته نام دیگر توده‌ی مردم است؛ وقتی بیدار شود، وقتی ما بیدار شویم، دیگر فقط توده‌ی مردم نیستیم؛ جامعه‌ی مدنی هستیم، ابرقدرتی که ابزارهای مسالمت‌آمیزش گاهی در یک لحظه‌ی تابناک، قدرتمند‌تر از هر خشونتی و هر رژیم و ارتشی‌ست. ما با پاهای خود و با حضور صدا و تصویر جعمی خود تاریخ را می‌نویسیم. و با این حال و البته همه‌چیز در رسانه‌های جریان اصلی این را القا می‌کند که مقاومت عامه مسخره، بی‌معنا یا مجرمانه است، مگر آنکه در دور دست، در زمان‌های دور یا بهتر از این‌ها در دو حالت رخ داده‌باشد. 
این‌ها نیرو‌هایی هستند که ترجیح‌می‌دهند غول در خواب بماند. "
      
1

13

(0/1000)

نظرات

ممنون. با خوندن یادداشتتون یاد جمله امام خمینی توی یکی اعلامیه های قبل انقلاب افتادم:« ای دریای خروشان انسان‌ها، به‌پاخیزید»

0