یادداشت زهرا دشتی

                یک داستان حماسی‌گونه بی‌نظیر، مبتکرانه و جذاب و پرکشش و با معیار مانگاها، نقاشی های قابل تحمل که پایان بندی اعصاب خردکنی داشت. من که  از پنج سال پیش باهاش آشنا شدم و در حال انتشار هم نخوندمش و صبر کردم تموم بشه بعد دوباره خوندمش ولی ده سال انتظار برای چنین پایان بندی‌ای به نظرم جای اعتراض داره. البته نمی دونم راه بهتری هم برای پایانش بوده یا نه! 
در مجموع، داستان باشکوهی بود، از اونها که حقیقتا حسادت من رو برانگیخت که چرا چنین داستانی رو من ننوشتم.
داستان ترکیبی از فضای جنگ جهانی دوم (فقط از اون فضا استفاده شده و مطلقا ربطی نداره) و جامعه‌ای اروپایی طور هست. بسیار نزدیک به آلمان، البته از نظر اسامی و چهره ها و فرهنگ و نه از لحاظ جغرافیایی. جالبه که ایده ای هم از همون وضعیت یهودی ها و آلمان های اون زمان (فقط حالت نژداپرستی و ... )، البته با یک جا به جایی های جالب وجود داره. داستان رمز و راز و کشش خودش رو تا آخرین صفحاتش داره. اما تقریبا به بیشتر رازها پاسخ می ده، حتی اگر پاسخ خوشایند نباشه. داستان منحصر به فردیه که به افرادی که به فضای فانتزی، یا آرمانشهر/پادآرمانشهر علاقه دارن توصیه می کنم. طرفداران مانگا هم که قطعا، زودتر از من خودشون خوندن و توصیه نمی خوان. 
نسخه انگلیسی و ترجمه فارسیش موجوده. چون خیلی مشهوره، کمی سرچ کنید به راحتی پیدا می کنید. انیمه اش هم در حال ساخته. فکر کنم چهار فصلش اومده. من دو فصل اول رو دیدم که شدیدا به داستان پایبنده اما  شنیدم از فصل سوم خلاصه سازی شروع شده. اما اگر اهل کتاب خوندن نیستین توصیه می کنم با انیمه شروع کنید و اگر جذبتون کرد مانگا رو هم بخونید.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.