یادداشت فاطیما بهزادی

        رمان «کاتوره» از بیتا شباهنگ داستانی‌ست درباره روزمرگی، خلأ درونی، و اتفاقات کوچکی که می‌تونن آدم رو از مسیر تکراری زندگی بیرون بکشن. شخصیت اصلی، شایان، نمادی از انسان مدرن در شهری بی‌روح و تکراریه که توی بی‌هدفی و سکوت غرق شده. ورود نازلی، زنی زخمی از غم، نقش محرکی رو بازی می‌کنه که آرامش مصنوعی زندگی شایان و همسرش رو به هم می‌ریزه.

تحولی که در شخصیت‌ها اتفاق می‌افته نه به شکل ناگهانی، بلکه تدریجی و روان‌شناسانه‌ست. داستان نشون می‌ده چطور درد و اندوه آدم‌ها ممکنه همزمان هم ویرانگر باشه و هم بستر همدلی و تغییر.

در کل، «کاتوره» با نگاهی ظریف و واقع‌گرایانه، به زندگی افرادی پرداخته که با بی‌هدفی و سکون درگیرند و چطور یک تصادف یا برخورد ساده می‌تونه زنجیره‌ای از تغییرات درونی رو راه بندازه. روایتش پر از لایه‌های روانی و احساسیه، و بی‌هیاهو ولی عمیق پیش می‌ره.
      
46

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.