یادداشت عطیه عیار

                رمان جنایی همیشه عزیزه.
ولی خب بعضی رمان‌ها حتی جنایی‌های عزیز خوندنش طاقت می‌خواد. این رمان به بهانه یکسری قتل‌های زنجیره‌ای تو فلاتی پر از برف تو مرز لهستان و مجارستان، به مانیفست‌هایی در ارتباط با محیط‌زیست، قدرت‌طلبی انسان‌ها، سیاست و فلسفه هم می‌پردازه. شاید همین باعث شده چیزی غیر از انتظارم باشه. در واقع من خواننده باید از شخصیت اصلی خوشم بیاد و تحسینش کنم. ولی تا آخر داستان نتونستم باهاش ارتباط بگیرم.
واقعیتش فقط خوندم تا تمومش کرده باشم. البته اینکه روی طاقچه و از تو گوشی خوندم هم تو طاقت‌فرسا بودن مطالعه‌اش بی‌تاثیر نبود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.